ایران با مریم iranbamaryam1396

احمد خاتمی به جوانان بدنه‌ی نظام هشدار می‌دهد: برای ‌آنکه همرنگ جماعت شوند، به هواداری از مجاهدین خلق نپردازند. احمد خاتمی طی یک سخنرانی در ۴ مهر در مشهد به چند واقعیت از تحولات جامعه، و وضعیت نظام اشاره کرد.  ریاکاری احمد خاتمی، به صراحت ریاکاری در درون نظام را مورد تایید قرار داد و با ذکر یک نمونه گفت: «یکی از مسئولان نظارت شورای نگهبان می‌گفت در بین کاندیداها یک آقایی در دو سه دوره کاندیدا شد در یک دوره بازار غیرمتدینین گرم بود این آقا قیافه‌اش قیافه غیرمتدین بود و یک ویلون دستش در اون حال عکس گرفت گذشت و گذشت در یک دوره‌ای بازار بازار متدینین شد همین آقا محاسنی بلندتر از محاسن بنده یک چفیه هم به گردن خودش اونطوری عکس انداخت؛ خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.» نگرانی اصلی اما نگرانی اصلی احمد خاتمی از ریاکاران پیرو ولایت فقیه نیست. نگرانی بزرگتر او غالب شدن اتمسفر ضدیت با ولایت فقیه است؛ موضوعی که علاوه بر اکثریت جامعه ایران، به میزان زیادی در درون بدنه نظام نیز نفوذ کرده است. حمایت از اپوزیسیون نقطه‌ی کانونی خلافت اسلامی! نقطه‌ی ولایت فقیه بوده و هست، ضربه خوردن نظام

جمهوری اسلامی! برای بالا بردن آمار صادراتش، به جعل قیمت‌ها رو می‌آورد، این در حالی است که مناطقی مانند عراق نیز که از اشغال پنهان خلافت اسلامی! رنج می‌برند، اقبالی به رابطه اقتصادی با آن ندارند. کاهش صادرات بعد از آنکه دولت روحانی با اعلام رشد دو رقمی اقتصاد در سال ۹۵، کوشید تا نشاندهنده‌ی معجزه‌! در اقتصاد ایران باشد، بلافاصله با آمارهایی از جناح رقیب مواجه شد که این قدرتنمایی را به چالش می‌کشید، هرچند در عالم واقع و تا آنجایی که به زندگی روزانه مردم باز می‌گشت، کسی توهمی بر سر چنین آمارسازی نداشت. با این وجود گمرک اعلام کرد که در ۴ماهه‌ی نخست سال ۹۶، حدود ۱۰ درصد از صادرات غیر نفتی کاسته شده است. رقم سازی هرچند همین آمار و مشابه آن نیز محل چالش‌های جدی قرار دارد. زیرا بسیاری از صادرکنندگان بر این باورند که «در گمرک برای آنکه آمار صادرات کالا را بالا نشان بدهند، ارزش کالاهای صادراتی را چند برابر می‌کنند؛ این در حالی است که برای واردات کالا کم‌اظهاری وجود دارد.» اعداد دروغ روزنامه شهروند در همین رابطه به یک نمونه اشاره می‌کند: « در حالی بهترین نمونه ماهی صادراتی ما در ب

ابعاد ظلم و ستم از سوی دیکتاتوری ولی‌فقیه بر کارگران به جان آمده میهن امان تنها به اخراج از محیط‌های کاری، سرکوب و یا دستگیری‌های گسترده ختم نمی‌شود، بلکه اکنون به شیوه‌های نوینی مانند انعقاد قراردادهای استثمارگرایانه، عدم پرداخت حقوق، معوقات بیمه‌های درمانی راه برده است. بخش‌هایی از تازه‌ترین نمونه این ستم مضاعف علیه گسل‌های کارگری را یک گزارش حکومتی اینگونه به تصویر کشیده است: «اصطلاحِ نیروهای شرکتی دولت، در زمره‌ی ابداع واژه‌های جدید است که در چند سال اخیر، در حیطه روابط کار کم‌کم تبدیل به یک عرف شده و هدف از این اصطلاح‌آفرینی‌هایِ بدونِ معنا، فقط دور زدن قوانینِ لازم‌الاجرا ازجمله قانون اساسی و قانون کار است». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۴ مهر ۱۳۹۶) واقعیت در لابلای این جملات این است که در پشت این شیوه بهره کشی هیچ بخش و یا نهاد خصوصی قرار ندارد، بلکه موضع به قراردادهای جدید کاری برمی گردد که از سوی دولت آخوند روحانی و دستگاه‌های اجرایی کشور به اجرا درآمده است. بر این اساس مشاهده می‌شود که چگونه حاکمیت فاسد و غارتگر ولی‌فقیه سالیان سال کارگران و مستخدمین دولتی را بدون داشتن هرگونه

تاکنون سردمداران، مهره‌ها و رسانه‌های رژیم نسبت به اطلاع‌رسانی از طریق رسانه‌های اجتماعی وفضای مجازی آه وفغان سرمی دانند و فعالان اجتماعی را تهدید به توقیف، زندان و مجازات می‌کردند. اکنون هراس رژیم از رسانه‌های اجتماعی و فعالان آنها به گونه‌یی است که رژیم را ناگزیر کرده تا اقدام بلاهت‌بار ومضحکی در زمینه اعلام جرم علیه مدیریت تلگرام انجام بدهد. در رابطه با اعلام جرم رژیم علیه مدیریت تلگرام خبرگزاری مهر آخوندی ۴مهر ۹۶ گفته‌های عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان رژیم تهران را به این شرح نقل کرده است: ”علیه مدیریت تلگرام اعلام جرم شده و این پرونده به ناحیه‌ی امور بین‌الملل دادسرای تهران ارجاع شده است. این که شبکه تلگرام خود را تابع قوانین غربی‌ می‌داند، مانع از رسیدگی به این اعلام جرم نخواهد بود... “. اعلام جرم علیه مدیریت تلگرام توسط قضاییه نظام ولایت‌فقیه که بر اساس مرام و شرع سفیانی‌اش قوانین بین‌المللی و قوانین سایر کشورها را زیرپا می‌گذارد و علیه شهروندان خارجی به‌دلیل نوشته‌ها و یا گفته‌هایشان فتوا و یا حکم ترور صادرمی کند بسیار مضحک است. ‌در برابر اعلام جرم رژیم آخوندی، مدیر تلگرام

    دروغ‌های نجومی و سرقت‌های حیرت‌انگیز روحانی از تاریخ ایران در سازمان ملل                                                                                           روحانی: ما با مولوی تا این سوی اقیانوس اطلس را درنوردیده‌ایم. ما با سعدی در دل آسیا نفوذ کرده‌ایم. ما با حافظ، جهان را فتح کرده‌ایم. البته که اجداد و پیشینیان  ولایت فقیه  ـ از محمود غزنوی تا چنگیزخان ـ «کسب و کارشان مرگ»، حکومتشان سلطه داس بر یاس و فتوای سلطان مطلقه‌شان، ولایت جهل و قتل بر آگاهی و خرد و آزادی بود؛ از این رو فردوسی، سنایی، خیام، سعدی، مولوی و حافظ ایران، باید همت و حمیت می‌کردند تا حرمت، اصالت، فرهنگ و زبان ایران و ایرانی را با قدرت لایزال عشق بنویسند و پاس بدارند؛ با زیور و جوهر هنر بیارایندش و با پیک‌های قلوب مردم، به‌اطراف و اکناف جهان بفرستند. مفاخر فرهنگ و هنر ایران‌زمین، سلسلةی تاریخی‌اند که همیشه بر حکومت‌اند، نه در حکومت. لطفاً «قاتلان به‌فرمان» که در دهة۷۰شاعران و نویسندگان و روشنفکران را کشته و مثله کردند، به‌مردم، به‌خانواده‌هایشان و به‌جامعه ادبی ایران معرفی کنید. قاتلانی که پیگرد ردشا

فیض‌الله عرب سرخی از اعدام مجاهدین خلق در دهه ۶۰ دفاع می‌کند اما یادآور می‌شود که می‌شد با زندانیان پشیمان! با رأفت اسلامی! برخورد کرد. متهمین وقتی جنبش دادخواهی جای خود را در جامعه باز می‌کند، بسیار طبیعی و قابل انتظار است که متهمین کشتارهای دهه‌ی شصت یک به یک به صحنه بیایند تا دست‌های خون‌آلود خود را بشویند و مدعی شوند که در آن سال‌ها نقشی در سرکوب نداشته‌اند. هرچند در این میان بسیار دیده می‌شود، پرونده‌ی سایر دوستان و شرکای قدیمی خود را رو می‌کنند واین داستان ادامه پیدا می‌کند. جمهوری اسلامی! و اجزای آن یا باید به تمام سکوت پیشه کنند یا اگر شروع به سخن گفتن، کردند، هیچ نتیجه‌ای در چشم‌انداز نخواهد بود جز آنکه سهم بیشتری از واقعیت بر روی دایره بریزد. در ۵ مهر، روزنامه شرق فیض‌الله عرب‌ سرخی از اعضای «مجاهد انقلاب اسلامی» را به صحنه آورده است که به قدر وسع خود کارنامه‌ خود و سایر شرکایش را پاک کند. کارنامه فیض‌الله عرب سرخی بنا به اظهارات خود در این مصاحبه، از افراد حفاظت مدرسه علوی در زمان استقرار خمینی در آن، بعد از ورود به کشور در بهمن ۵۷ بود. او سپس به گروه «امت واحده»

حمیدرضا مقدم‌فر، «مشاور رسانه‌ای فرمانده کل سپاه» تایید می‌کند که خمینی تنها در نقطه‌ای جام زهر آتش بس را سرکشید که موجودیت نظام را در خطر می‌دید. دست خالی تقریبا هیچ کس در جمهوری اسلامی! یافت نمی‌شود که بتواند به طور منطقی از ضرورت وقوع جنگ و ادامه‌ی آن بعد از تخلیه خرمشهر توسط نیروهای عراقی دفاع کند. همچنین کسی یافت نمی شود که بتواند به طور مستند نشان دهد که نوشیدن جام زهر در تیر ۶۷ توسط خمینی به معنی پیروزی خلافت اسلامی! در جنگ با عراق بود. هرآنچه گفته شده است تبلیغات خلافت اسلامی!ست برای بهره‌برداری در میان نیروهایش. مقدم فر حمیدرضا مقدم‌فر، «مشاور رسانه‌ای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» در مصاحبه‌ای که گویا مخاطبش نسل جوان و بی‌اطلاع نظام مقدس!، از وقایع تاریخی است، به تکرار پاسخ‌های کلیشه‌ای نظام درباره تحولات جنگ می‌پردازد اما به ناچار به برخی از اعترافات تاریخی نیز ناگزیر می‌شود. شروع جنگ وقتی از او پرسیده می‌شود: « دلایل مختلفی اعم از تسخیر لانه جاسوسی، تسویه داخلی نیروهای ارتش، تضعیف لشکر زرهی خوزستان و بی‌توجهی مسئولان وقت به هشدارهای رکن ۲ ارتش برای

بر اثر سیاست‌های اقتصادی جمهوری اسلامی! در طول سال‌های اخیر، پس‌انداز ملی کاهش یافته است، ولی در عوض حکومتگران ثروتمندتر شده‌اند. زوایای مختلف از زوایای گوناگون می‌توان به ورشکستگی اقتصادی جمهوری اسلامی! نگریست. یک زاویه ورود کاهش میزان پس‌انداز ثبت شده در کشور در بازه‌ی زمانی ۹۱ تا ۹۴ است که نشان می‌دهد، اقتصاد خلافت اسلامی! مسیر افول را طی کرده است. وضعیتی که کم و بیش، بعد از آن هم ادامه یافته است. کاهش پس‌انداز ملی شرق در گزارشی می‌نویسد: «بیشتر از نیمی از پس‌انداز ملی ایران در سال‌های گذشته آب رفته است.» در سال ۹۱ پس‌انداز ثبت شده برای کشور، ۲۰۵ هزار میلیارد تومان بود. این رقم در یک سیر نزولی به ۹۰ هزار میلیارد در سال ۹۴ رسید. پس‌انداز خالص ملی پس‌انداز خالص ملی در برگیرنده‌ی «سرمایه ثابت، موجودی انبار، خالص صادرات کالا و خدمات، خالص درآمد عوامل تولید از خارج و نتیجه رابطه مبادله سرجمع پس از کسر استهلاک سرمایه‌های ثابت» می‌باشد. افزایش موجودی انبار در حالی در این سال‌ها پس‌انداز  کشور کاهش پیدا کرده است که شاهد رشد «موجودی انبار» بوده‌ایم. به عبارت دیگر با وجو

جهانگیری مدعی می‌شود که در پسا برجام ۱۴ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده‌اند اما عسگر اولادی می‌گوید که او دروغ می‌گوید. دروغ جهانگیری چندی پیش جهانگیری، «معاون اول روحانی» اعلام کرده بود که بعد از  برجام، نظام موفق به جذب ۱۴ میلیارد دلار  سرمایه خارجی شده است. مقامات جمهوری اسلامی! از جناح روحانی، عمد بر این دارند که نشان دهند، بعد از برجام نظام به دست‌آوردهای زیادی رسیده است. سال ۹۵ حتی مدعی شدند که رشد اقتصادی کشور دو رقمی بوده است. ادعایی که با واقعیت زندگی مردم فاصله‌ی زیادی داشت. عسگراولادی اسدالله عسگراولادی از اعضای ارشد «اتاق بازرگانی» و از وابستگان به جناح خامنه‌ای این ادعای جهانگیری را به سخره می‌گیرد، و می‌افزاید حداکثر سرمایه‌گذاری خارجی در «دولت» روحانی، چهار یا پنج میلیارد دلار بوده است. عسگراولادی، جهانگیری را به «گفتار درمانی» و «دروغ گویی» متهم می‌کند. علت عسگراولادی در توضیح علت عدم سرمایه‌گذاری خارجی در ایران به صراحت می‌گوید: «تضمینی برای بازگشت سرمایه وجود ندارد.» او همچنین می‌افزاید: «سرمایه‌ای که خارجی‌ها وارد می‌کنند، باید به ریال تبدیل شود و

جمهوری اسلامی! در حالی به توسعه موشکی در مناطق تحت اشغال حزب‌الله لبنان می‌پردازد و بودجه این گروه را افزایش می‌دهد که مردم ایران در فقر به سر می‌برند. کارخانه‌های ساخت موشک طی جلسه استماعی که روز ۹ مهر ۹۶ در «کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا» برگزار شد، ادرویس رئیس این کمیته اظهار داشت که نظام ایران در همکاری با «حزب‌الله» لبنان در حال ساخت کارخانه‌های تولید موشک در مناطق تحت کنترل این گروه است. «حزب‌الله» لبنان «حزب‌الله» لبنان بخش‌هایی از جنوب این کشور و همچنین قسمت‌هایی از سوریه را در اشغال خود دارد. این گروه توسط سپاه تشکیل شده است و در جنگ‌های منطقه‌ای و ترورهای بین‌المللی به‌عنوان بازوی سپاه عمل می‌کند. افزایش بودجه افزون بر ساخت کارخانه‌های تولید موشک، جمهوری اسلامی! بودجه این گروه را نیز تا ۴ برابر افزایش داده است. اد رویس تصریح کرد که «حزب‌الله لبنان علاوه بر حمایت سالانه ۸۰۰میلیون دلاری از جانب رژیم تهران، میلیونها دلار از قاچاق کوکائین و دیگر مواد مخدر و سیگارهای غیرقانونی درآمد دارد.» قانون تحریم‌ها قسمتی از قانون تحریم‌‌های آمریکا علیه سپاه، در

حجت‌الله میرزایی می‌گوید، فروپاشی صنایع بزرگ، موجب افول صنایع کوچک می‌شود که نتیجه نهایی آن اضمحلال طبقه متوسط در ایران است. فروپاشی طبقه متوسط حجت‌الله میرزایی، «معاون اقتصادی» پیشین در «وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی» در مصاحبه‌ای با شرق، خبر از قرار گرفتن طبقه متوسط در معرض فروپاشی می‌دهد. در همین رابطه حجت‌الله میرزایی، می‌گوید: «اگر جریان تولید صنعتی بنگاه‌های کلان بحرانی شود، به فروپاشی و اضمحلال طبقه متوسط می‌انجامد.» استدلال او اینگونه استدلال می‌کند که در معرض خطر قرار گرفتن بنگاه‌های بزرگ صنعتی، مشابه آنچه در وضعیت فعلی با آن مواجه هستند، منجر به بحران‌هایی خواهد شد که طبقه متوسط را به لحاظ اقتصادی و جامعه شناختی به نقطه‌ی فروپاشی می‌رساند. معیارها اقتصاددان‌ها ترجیح می‌دهند که دهک‌های درآمدی را معیار تقسیم بندی طبقاتی قرار دهند و جامعه‌شناسان اقشار یا گروه‌های اجتماعی را ملاک تقسیم‌بندی طبقات، در نظر می‌گیرند. در هر دو رویکرد، در یک روند فروپاشی، طبقه متوسط به لحاظ درآمدی و شغلی در معرض نیستی قرار می‌گیرد. زیرا به تدریج داشته‌های مادی خود را از دست می‌دهد.

پس لرزه‌های مجمع عمومی ملل‌متحد برای حکومت ولایت فقیه کماکان ادامه دارد.در حالیکه خامنه‌ای و روحانی با کمک گرفتن از امام‌جمعه‌ها در تریبون نمایش جمعه تلاش کردند آبی بر آتش ترس و وحشت افتاده بر دل پاسداران از شکست برجام و مواضع تند آمریکا در این زمینه بپاشند، و در حالیکه کوشیدند روز شنبه را هم با پخش تصاویری از هوا کردن یک موشک بالستیک و دود و دم ناشی از آن به پرده ساتری برای پوشاندن وضعیت لرزان رژیمشان تبدیل کنند ناگهان از مجمع عمومی ملل‌متحد خبر رسید که معاون رئیس‌جمهور آرژانتین در سخنرانی خود در مجمع عمومی دست روی پرونده تروریستی رژیم در آرژانتین و انفجار آمیا گذاشت و در برابر سران تمامی کشورهای حاضر در مجمع عمومی از جامعه بین‌المللی خواست تا به رژیم ایران فشار بیاورند که برای روشن شدن حمله خونین آمیا با آرژانتین همکاری کند! قضیه از این قرار است که معاون رئیس‌جمهور آرژانتین طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل‌متحد گفت: کشور من آرژانتین مستقیماً از تروریسم رنج برده است. ما قربانیان دو حمله تروریستی در شهر بوئنس آیرس بوده‌ایم. در سال 1992 و در سال 1994 در (آمیا). وی گفت:من می‌خواه

این روزها در شرایطی که چهره کریه فقر و فلاکت سایه شوم خود را بر زندگی میلیونها کارگر محروم میهن افکنده است، رژیم ولایت که جز سیه‌روزی و تباهی و فقر و فلاکت برای کارگران ایران چیزی به ارمغان نیاورده، درصدد بر آمده است که در تداوم سیاستهای ضد کارگری خود تحت عنوان سامانه امنیت شغلی و ثبت قراردادهای کار، هست و نیست کارگران محروم را هر چه بیشتر در اختیار کارفرمایان باندهای فاسد حکومت قرار دهد.   فشار طاقت‌فرسای دیکتاتوری آخوندی بر مردم محروم، همراه با سیاستهای خانمانسوز اقتصادی رژیم، که به تعطیلی واحدهای صنعتی و تولیدی، رکود و تورم توامان و افسارگسیخته راه برده، آن چنان عرصه زندگی را بر کارگران ایرانی تنگ نموده که ناگزیرند به قراردادهای موقت، بدون کمترین حقوق و مزایا، تن بدهند. دامنه این قراردادهای ضدانسانی و ضدکارگری تا آنجا اوج گرفته که رسانه حکومتی ایسنا ۲۷شهریور ۹۶ در وحشت و هراس از برانگیخته شدن هر چه بیشتر خشم کارگران که این روزها در گوشه و کنار میهن در جریان است درمطلبی تحت عنوان کارگران دل خوشی از قراردادهای موقت ندارند می‌نویسد: «آماری که طی سالهای اخیر از میزان قراردادها