روستاها؛ رها شده در بیداد فقر!
روستاها؛ رها شده در بیداد فقر! «در کل روستا خبری از بهداشت نیست. کودکان که سوء تغذیه از سر و صورتشان میریزد با بدنهای نیمهلخت زیر آفتاب سوزان روستا، بیهدف این سو و آن سو میروند. تنها سرویس بهداشتی روستا یک سنگچین است که بدون در و دیوار در گوشهیی ساخته شده و استحمام اگر آبی باشد ماهی یکبار بیشتر میسر نیست. نبود بهداشت در کنار بیآبی به رشد انواع بیماریها منجر شده است. بیشتر کودکان دچار سوء تغذیه هستند که وضعیت کل استان هم بهتر نیست». اینها تنها گوشههایی کوچک از اعترافات رسانههای رژیم به بیداد فقر و بیخانمانی در حاکمیت قرونوسطایی ولایتفقیه است که در نابود کردن و انهدام سرمایههای ملی میهن اسیر هیچ حد و مرزی نشناخته و نمیشناسد. فقر و بدبختی این روزها چنان در سراسر میهن گسترده شده است که بسیاری از اقشار ضربهپذیر و بهطور خاص روستاییان در زندگی روزمره خود به بنبست کامل رسیدهاند. اپیدمی فقر غذایی و سوءتغذیه ناشی از بحران اقتصادی که چپاولگری و فساد نهادینه شده نظام ولایتفقیه بر مردم میهنمان تحمیل کرده است، شرایط زندگی و تغذیه را در بسیاری از مناطق کشور تا آنجا فاجعهبار کر