سخن روز:تحریمهای جدید آمریکا و دیدار رازآلود سران سپاه با روحانی

روز سه‌شنبه سوم مرداد 1396، لایحه قانونی اعمال تحریمهای جدید علیه رژیم آخوندی به‌خاطر نقض حقوق‌بشر و تولید و تکثیر موشکهای بالستیک و نامگذاری تروریستی سپاه پاسداران ، توسط کنگره آمریکا با 419رأی مثبت در برابر تنها 3رأی منفی تصویب شد. پل رایان رئیس مجلس نمایندگان آمریکا این لایحه را یکی از جامع‌ترین بسته‌های تحریمی در تاریخ توصیف کرد. به این ترتیب مقاومت ایرن توانست به یمن پایداری مجاهدان اشرفی و تلاش خستگی‌ناپذیر و رهبری استثنایی خانم مریم رجوی، بندهای ناشی از برچسب تروریستی را که به دست و پای مقاومت عادلانه مردم ایران پیچیده شده بود، در هم بشکند و آن را طناب دار دیکتاتوری تروریستی آخوندی سازد و نقطه عطفی را در طرد و انزوای بین‌المللی رژیم رقم بزند و یک گام بلند به سوی پیروزی بردارد.

در پی تصویب تحریمهای جدید علیه رژیم و نامگذاری تروریستی سپاه پاسداران، مهره‌ها و سردمداران رژیم سرآسیمه به صحنه شتافتند و غیظ و درماندگی خود را در قبال آن به نمایش گذاشتند.

حسن روحانی رئیس‌جمهور نظام، طی سخنانی در جلسه هیأت دولت (4مرداد) تلاش کرد این تحریمهای جدید را ادامه «40سال... تحریمها و فشارهای متنوع و اتهامهای ناروا» از سوی آمریکا جلوه دهد. وی سپس ناامیدانه کوشید به ضرب سیلی برجام صورت زار و نزار رژیم را سرخ جلوه دهد و در همین رابطه به‌طور مسخره‌یی گفت: «دست و پای آمریکایی‌ها بعد از توافق برجام در زمینه تحریم‌ مقداری بسته شده». اما در عین‌حال با توسل به آیات قرآن و این‌که «قرآن به ما می‌آموزد که ما مسلمانها هرگز آغازگر شکستن عهدها و پیمانها نخواهیم بود» و دست آخر هم واکنش و جوابگویی را به عهده مجلس گذاشت و گفت: «در اولین قدم مجلس شورای اسلامی در این زمینه قدمهای خودش را برخواهد داشت». همان مجلسی که فعلاً برای تعطیلات تابستانی فرستاده شده تا از قیل و قال و مزاحمت کسانی که هنوز نمی‌دانند چه بر سر نظام آمده، آسوده خاطر باشند.

اظهارات علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت مجلس این انفعال و درماندگی را بارزتر می‌کند: «کمیسیون امنیت تصمیم گرفت به‌رغم تعطیلی تابستانی مجلس، در جلسه فوق‌العاده‌یی روز شنبه (7مردادماه) طرحی را که اخیراً یک فوریت آن در صحن علنی به تصویب رسید، بررسی کند». (1) منظور همان طرح بی‌خاصیتی است که مجلس رژیم برای خالی نبودن عریضه قبل از تصویب تحریمهای جدید سر هم‌بندی کرد و به مرخصی رفت.

در تلاش برای کوچک نمایی ابعاد و آثار تحریمهای کنگره، حرف عباس عراقچی معاون ظریف هم جالب است: «تحریم سیدا (SIDA) تحریم جدیدی نیست و جمعبندی تحریمهای گذشته است!» اظهاراتی که خشم و تمسخر باند رقیب را در پی داشت و او را به‌عنوان «مبدع مکانیسم ماله» مورد تمسخر و تخطئه قرار دادند.

اما برخی مهره‌ها و رسانه‌های رژیم اعتراف می‌کنند: «هدف آمریکائیها از تدوین و تصویب تحریمهای جدید علیه ایران، تغییر رژیم است». و با اشاره به گستردگی و جامعیت این تحریمها، خاطرنشان می‌کنند که بحث تحریم این یا آن نهاد رژیم نیست کل نظام مورد تحریم قرار گرفته است. (2) 

واقعیت این است که تحریمی با این ابعاد و اهمیت، که کلید آن با تصویب طرح تحریمها توسط سنای آمریکا در 25خرداد گذشته زده شد، امر غیرمنتظره‌یی نبود، روشن بود این طرح دو حزبی که از یک اکثریت مطلق خیره‌کننده برخوردار است، قطعاً تصویب خواهد شد و رژیم انتظار آن را داشت، بنابراین واکنشهای رژیم را نباید تنها از مقطع روز تصویب این طرح در نظر گرفت.

به نظر می‌رسد دیدار غیرمنتظره ۵تن از بالاترین سرکردگان سپاه با روحانی در روز دوشنبه 2مرداد (یک روز قبل از تصویب طرح تحریمهای جدید توسط کنگره آمریکا) را باید در همین رابطه دید؛ اگر ‌چه هنوز هیچ اطلاعاتی درباره محتوای این دیدار و اظهارات رد و بدل شده انتشار نیافته، اما قطعی است که این دیدار ناگهانی و غیرمنتظره به‌منظور چاره‌جویی در برابر سونامی مهیبی بود که مقرر بود تا چند ساعت دیگر سرتاسر کرانه‌های رژیم را در هم بکوبد.

پاسخ به این سؤال که چه پیش آمده که روحانی و سرکردگان سپاه که تاکنون و به‌خصوص طی چند ماه پیش و پس از نمایش انتخابات با شدیدترین آتشباریهای متقابل، مواضع یکدیگر را می‌کوبیدند، اکنون «محفلی صمیمانه» برگزار کرده بودند، دشوار نبود؛ روشن است که پاسخ را بایستی در سونامی در راه و تصویب طرح تحریم سپاه پاسداران و کل کشور جستجو کرد. برخی نشانیها که دو طرف دادند نیز همین نتیجه‌گیری را تأیید می‌کند:
کیهان (4مرداد) نوشت: «دو بحث در این دیدار از سوی فرماندهان سپاه مطرح نشده است یکی بحثهای مرتبط با پروژه‌های اقتصادی و دیگری بحثهای مرتبط با شکل‌گیری کابینه جدید. سپاه پاسداران ورود در این دو حوزه را مسئولیت خویش نمی‌داند».

و حسام‌الدین آشنا مشاور روحانی، در کانال تلگرامی خود با انتشار تصویر این دیدار، نوشت: «این فقط یک تصویر نیست بلکه یک مسیر است».

بنابراین اکنون باید به این سؤال پاسخ داد که منظور از مسیر، کدام مسیر است؟ زیرا دو مسیر بیشتر متصور نیست، همان دو مسیری که خود خامنه‌ای در سخنرانی (اول فروردین 95) خود در مشهد با وضوح تمام ترسیم کرد: «آن دوراهی عبارت است از این‌که یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید به‌طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند؛ یکی از این دو را ملّت ایران باید انتخاب کند... طرف مقابل از اصول خود و ارزشهای خود تنازل نمی‌کند لکن اگر لازم شد، ما باید تنازل کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم». (3) 

اما مسأله اکنون این است که این حرفها مربوط به یک‌سال و نیم پیش است و در این مدت، به‌لحاظ سیاسی مسافتی به اندازه دو دنیا طی شده است؛ آن موقع و در «دوران طلایی اوباما» رژیم امکان انتخاب داشت و اگر مسیر برجام را طی می‌پیمود، امتیازهای تشویقی دریافت می‌کرد، اما حالا چی؟! 

اکنون نیز دو راه پیش پای رژیم است، یا تسلیم و تمکین در برابر آنچه مورد نظر جامعه جهانی و قانونگذاران کنگره و طراحان تحریمهای جدید است و یا ادامه مسیر گذشته؟ سکوت ادامه‌دار و معنی‌دار خامنه‌ای ممکن است نقطه ابهام این قضیه باشد، اما کلید رمزگشا می‌تواند دیدار سرکردگان سپاه با روحانی به‌درخواست خودشان و بی‌تردید بنا‌ به خواست و دستور ولی‌فقیه باشد. خود آنها چیزی درباره «مسیر» که در این دیدار مورد بحث قرار گرفته، نگفته‌اند، اما برخی اشارات سخنان مورد اشاره روحانی در جلسه هیأت دولت، نوری به این ابهامات می‌تاباند:
«ما مخالف منافع دیگر کشورها نیستیم و می‌خواهیم کشورهای دیگر به منافعشان برسند... قرآن به این نکته هم سفارش دارد که اگر دشمنان واقعاً به‌دنبال صلح بوده و خواستند دشمنی را کنار گذاشته و با شما رفتار درست داشته باشند، شما هم همان کار را بکنید و راه صلح و سلم را داشته باشید».

پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سایت حکومتی انتخاب- 4مرداد
2 ـ فؤاد ایزدی ـ تلویزیون رژیم ـ 4مرداد
3 ـ «... اختلافات زیادی با آمریکا داریم، این اختلافات را باید حل کنیم، این اختلافات بایستی تمام بشود؛ حالا در حلّ این اختلافات، فرض بفرمایید که ملّت ایران مجبور باشد از اصول خود صرف‌نظر کند، از خطّ قرمزهای خود هم صرف‌نظر کند، بکند؛ طرف مقابل از اصول خود و ارزشهای خود تنازل نمی‌کند لکن اگر لازم شد، ما باید تنازل کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم؛ تا در نتیجه کشور بتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند و مثلاً به یک اقتصاد برجسته‌ای مبدّل بشود. حرفشان این است. بنابراین در قضیه‌ی هسته‌یی توافق شد و اسم این را گذاشتیم «برجام» ؛ برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام ۲و ۳و ۴و الی ‌غیرذلک بایستی به‌وجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی می‌کنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند. معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسی‌ای که به حکم اسلام و به حکم برجستگی‌های نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است، صرفِ‌نظر کند... البتّه قضیه به اینجاها ختم نمی‌شود... قضیه از این هم بالاتر است؛ تدریجاً موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است، چرا سپاه تشکیل شده، چرا سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، باید با اسلام تطبیق داده بشود؛ مطلب به این‌جاها می‌رسد... و کم‌کم کار را به اینجا می‌رسانند که این‌که شما می‌گویید دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و قوّة قضاییه باید برطبقِ احکام اسلام و شریعت اسلامی باشد، اینها برخلاف آزادی است و لیبرالیسم اینها را قبول ندارد؛ کم‌کم به این‌جاها می‌رسد. اگر عقب‌نشینی کردیم، عقب‌نشینی به این نقطه‌ها منتهی خواهد شد که [بگویند] شورای نگهبان چه نقشی در جامعه دارد و چرا باید شورای نگهبان به‌خاطر مخالفت با شرع، قوانین را بردارد؟ حرف این‌جاست. این همان چیزی است که بنده بارها عرض کرده‌ام که این، تغییر سیرت جمهوری اسلامی است...».

نظرات

پربیننده ترین

گرانی سازمان داده شده حکومتی در ایران

روایت مدال افتخار

روستاها؛ رها شده در بیداد فقر!