ملاقات «فرماندهان سپاه» با روحانی، و نقش رفیق دوست
آشتی کنان!
بعد از حدود ۳ ماه نزاع فشرده در رأس قدرت بین سپاه و روحانی، دوم تیر فرماندهان ارشد سپاه به دیدار روحانی رفتند تا در گزارشی که قرار بود با دقت از این ملاقات رسانه ای شود تنها خودی نشان دهند. هدف، ارسال این پیام رو به بدنه نظام بود که سپاه همچنان پر قدرت است و بدون ملاقات فرماندهانش با رئیس جمهور منتخب! او از مشروعیتی برخوردار نخواهد بود؛ یک آشتی کنان ظاهری که مقدمه جنگ های بعدی است.
«حوزه تخصصی»
در این ملاقات بین طرفین چه جدل هایی صورت گرفته است؟ متن گزارش های رسمی خبرگزاری های حکومتی چیز زیادی نشان نمیدهد. تنها عبارات مهم روحانی آنجایی بود که «ابراز امیدواری کرد که در دوره مسئولیت دولت دوازدهم، تلاش هماهنگ همه نیروهای مسلح، به سرعت بیشتر در تحقق خواسته های مردم بینجامد و همه نهادها و دستگاههای مسئول، با شفافیت کامل در حوزه های تخصصی خود بر کارآئی مجموعه بیفزایند» و در ادامه «بر حمایت کامل دولت دوازدهم از خدمات سپاه در حوزه ماموریت خود تاکید کرد.»
«حوزه تخصصی»
در این ملاقات بین طرفین چه جدل هایی صورت گرفته است؟ متن گزارش های رسمی خبرگزاری های حکومتی چیز زیادی نشان نمیدهد. تنها عبارات مهم روحانی آنجایی بود که «ابراز امیدواری کرد که در دوره مسئولیت دولت دوازدهم، تلاش هماهنگ همه نیروهای مسلح، به سرعت بیشتر در تحقق خواسته های مردم بینجامد و همه نهادها و دستگاههای مسئول، با شفافیت کامل در حوزه های تخصصی خود بر کارآئی مجموعه بیفزایند» و در ادامه «بر حمایت کامل دولت دوازدهم از خدمات سپاه در حوزه ماموریت خود تاکید کرد.»
پیام ها!
روحانی فراتر از مخاطبین داخلی اش رو به طرف های خارجی این پیام را داد که میخواهد مانع از سپاه برای فراتر رفتن از «حوزه تخصصی» اش بشود و نیازی به گذاشتن آن در لیست هایی که تحریم اقتصادی به همراه خواهد داشت نیست.
«مواضع» پاسداران اما در این دیدار «پایین» بود، «سرلشکر» محمدعلی جعفری «فرمانده کل سپاه» انتخابات! را تأیید و به روحانی تبریک گفت و با اعلام «آمادگی سپاه برای همکاری همه جانبه با دولت در تحقق اهداف انقلاب اسلامی» بر ضرورت اعطای سهم به سپاه تاکید کرد.
رفیق دوست
همان روز مصاحبه ای از محسن رفیق دوست «وزیر سابق سپاه» منتشر میشود که به طور غیر مستقیم به بخش هایی از جدلی که در آن ملاقات میتوانست صورت گرفته باشد اشاره میکند.
رفیق دوست برای آنکه نشان بدهد حرف هایش کاملا معتبر است تأکید میکند که «ارتباط من با سپاه نزدیک است».
خواهش
او از روحانی میخواهد که از جدلی که با سپاه به پیش برده است کوتاه بیاید و از سپاه خواهش کند تا «بخشی از کارهای اقتصادی را قبول» کند. زیرا «در حال حاضر تا دولت به صورت علنی از سپاه درخواست ورود به اقتصاد نداشته باشد، سپاه ورود نمیکند و میبینید که چقدر عقب خواهیم رفت. برای مثال در سد کرخه هیچ نیروی مردمی و ملی و بخش خصوصی نمیتوانست این پروژه را انجام دهد»
هژمونی
در ورای نزاع بر سر «اقتصاد» بین سپاه و روحانی که روحانی آنرا به عنوان «دولت با تفنگ» توصیف کرده بود، [داعش اقتصادی از منظر روحانی] موضوع مهم تر کسب هژمونی بر سپاه است. در یک مقایسه بی ربط با روحانی، نزاع مصدق با شاه نقطه ای به اوج رسید که او برای کنترل بر وزارت جنگ ایستاد و ماجرا به قیام سی تیر منتهی شد. بدون اعمال هژمونی مصدق بر وزارت جنگ، «نهضت ملی» راهی به پیش نمییافت. [یادی از ۳۰ تیر و نگاهی به نسل مصدق] و در یک نمونه در تاریخچه جمهوری اسلامی! وقتی بنی صدر در برابر خمینی درهم شکسته شد که تسلط او بر ارتش از او گرفته شد زیرا او در قدم های قبل از اعمال کنترل بر سپاه عاجز مانده بود.
در نمونه های کوچک تر که مشابه همین نزاع است میتوان به تلاش وزیر کشور خاتمی ـ عبدالله نوری ـ برای کسب «جانشینی فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی»، برای اعمال هژمونی بر بخشی از سپاه ـ نیروی انتظامی ـ اشاره کرد. موقعیتی که البته نصیبش نشد.
اصل دعوا
روحانی بدون تسلط بر سپاه نمیتواند پروژه ادغام در سرمایه داری جهانی را به پیش ببرد. مضمون دعوای اصلی میان دو طرف نیز در مقوله هژمونی گره میخورد.
رفیق دوست به این دعوای نه چندان پنهان اشاره میکند: «این که دولت انتظار داشته باشد، سپاه زیر نظر دولت باشد، قابل قبول نیست. سپاه زیر نظر فرمانده کل قواست. جهان را چشم و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست.»
تخصص! دولت
در نقطه مقابل روحانی که در ملاقات با سران سپاه از آنها خواست که تنها در حوزه تخصصی خود فعالیت کنند، رفیق دوست نیز در اینجا در نقش سخنگوی «فرماندهان ارشد» سپاه حرف اصلی سپاه رو به روحانی را علنی میکند: «ما به دولت میگوییم که دولت باید برنامهریز، هدایتگر و کنترلکننده باشد. دولت تاجر، کشاورز، صنعتگر و ساختمانساز بدی است و یکی از بدترین کارهای احمدی نژاد نیز همین مسکن مهر بود.»
تهدید
رفیق دوست به روحانی توصیه میکند که برای «موفقیت»، حرکت در زیر هژمونی خامنه ای را انتخاب کند. رفیق دوست میگوید: «بهترین تکیهگاه آقای روحانی برای موفقیت در این چهار سال مقام معظم رهبری است.» و میافزاید: «ایشان اگر به جای دیگران به آقا متکی باشند، ۴ سال خوبی را پشت سر خواهند گذاشت.»؛ صراحتی که تهدید در آن موج میزند.
یک سیاست
رفیق دوست بر صراحت خود میافزاید و میگوید: «اصولگرایی و اصلاحطلب ولایتی باید بفهمند که یک سیاست باید در کشور پیاده شود و آن هم سیاستهای رهبری است.» او پیشتر گفته بود که «مردم یک نفر را برای پست ریاستجمهوری انتخاب و به رهبر معرفی کردند. یعنی اگر ایشان تنفیذ نشود، رییسجمهور نخواهد شد.»
حرف رفیق دوست یا به عبارت دیگر سپاه به مثابه بازوی نظامی خامنه ای با روحانی یک چیز بیشتر نیست: فراموش نکن که تو رئیس جمهور یک خلافت هستی پس در همان حدود حرکت کن.
حرف آنها با طرف های خارجی نیز یک عبارت بیشتر نیست: ما در اینجا تعیین کننده هستیم.
بحران
ملاقات سران سپاه با روحانی پایان یک نزاع چند ماه نبود، خود بخشی از اوج یک نزاع بود که ابعاد بیشتر آن، بیشتر آشکار خواهد شد، وضوحی که بی تردید نشاندهندهی فزونی ضعف تمامیت خلافت در گردآب های کشتی شکن است.
ناظران
ناظران بر این باورند که تناقض موجود در خلافت اسلامی! بین سر مادون بورژوایی به رهبری خلیفه و سر کمپرادوری به سرپرستی روحانی پس از نزدیک به چهار دهه فراز و نشیب به نقطه عطف خود نزدیک میشود؛ یا ابتدا یکی دیگری را خواهد خورد و سپس جمهوری اسلامی! سقوط خواهد کرد یا پیش از آنکه یکی از طرفین توفیق یابد هر دو در کنار هم به قعر پرتگاه خواهند رفت.
سرنوشتی که محصول ۳۸ سال اعدام و زندان [روحانی و قتل عام ۳۸ ساله] و ۹۶ درصد ناراضی است. [طبقه چهار درصدی و جنگ های تجاوزکارانه]
ناظران بر این باورند که تناقض موجود در خلافت اسلامی! بین سر مادون بورژوایی به رهبری خلیفه و سر کمپرادوری به سرپرستی روحانی پس از نزدیک به چهار دهه فراز و نشیب به نقطه عطف خود نزدیک میشود؛ یا ابتدا یکی دیگری را خواهد خورد و سپس جمهوری اسلامی! سقوط خواهد کرد یا پیش از آنکه یکی از طرفین توفیق یابد هر دو در کنار هم به قعر پرتگاه خواهند رفت.
سرنوشتی که محصول ۳۸ سال اعدام و زندان [روحانی و قتل عام ۳۸ ساله] و ۹۶ درصد ناراضی است. [طبقه چهار درصدی و جنگ های تجاوزکارانه]
نظرات