پروندهی اسیدپاشی اصفهان در محاق جانیان
سه سال پیش نیروهای خلافت اسلامی! اقدام به اسیدپاشی بر چهرهی زنان جوان در اصفهان کردند، اکنون «رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی» میگوید که نتوانستند جانی را دستگیر کنند!
اسیدپاشی
در نیمهی سال ۹۳ ماجرای اسیدپاشیهای پیاپی به صورت زنان بدون چادر در اصفهان آغاز شد. در جریان این جنایات حداقل چهار زن جوان مورد حمله قرار گرفتند که یک نفر در این میان جانباخت. در برخی گزارشهای دیگر شمار قربانیان تا ۱۵ نفر نیز ذکر شده است.
پیامک
یک شهروند اصفهانی در این رابطه گفت که مدتها پیش از شروع اسیدپاشی به مدت ۲ هفته پیامکی بر روی موبایلهای شهروندان اصفهان ارسال میشد با این مضمون که «روی صورت بدحجابان اسید پاشیده میشود».
زمینهسازی
این شهروند اصفهانی مینویسد: «تقریبا همان موقع بود که مجلس (شورای اسلامی) طرح حمایت از امرین به معروف و ناهیان از منکر را تصویب کرد و متعاقب آن گروه «انصار حزب الله اصفهان» نیز در بیانیهای اعلام کرد که فعالیتهای خود را در خیابانها در رابطه با بدحجابی و بد پوششی از سر خواهد گرفت! حتی امام جمعه اصفهان هم درمراسم نماز جمعه این شهر اعلام کرده که خانم ها حجابشان را رعایت کنند تا عده ای ناراحت نشوند!!!»
طباطبایینژاد
پیش از شروع اسیدپاشیها یوسف طباطبايینژاد، «امام جمعه» اصفهان گفته بود: «مسئلهی حجاب ديگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی، بايد چوب تر را بالا برد و از نيروی قهريه استفاده کرد.»
شبه اسید
سپس مجریان جنایت شروع به پاشیدن مایعی غیر اسیدی که ترکیبی از مواد شوینده نظیر وایتکس بود به صورت زنان جوان کردند که اثر سوزش آن به اندازه اسید نبود و جراحات سطحی بر جای میگذاشت.
داستان پلیسی
اکنون بعد از گذشت ۳ سال از انجام آن جنایات هولناک «رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی» مدعی میشود که نتوانستند عامل آنرا دستگیر کنند. او یک روایت پلیسی به سبک داستانهای جنایی نیز برای ارائه آماده کرده است.
مضحک!
مضحکترین قسمت گزارش «سردار» محمدرضا مقیمی در شروع آن است. او میگوید فردی را دستگیر کردهاند که «علیرغم اعترافاتی هم که داشت»، اما «همکاران ما بهدلیل عدم همخوانی برخی از زوایای قطعی این پرونده و مستندات پلیسی با این فرد، نتوانستند بپذیرند که فرد دستگیرشده عامل این اسیدپاشیها باشد.» یعنی کسی مدعی بوده که اسیدپاشی را انجام داده است اما نیروی انتظامی نپذیرفته است!!!!!!
یک قدمی
مقیمی در ادامه داستانسراییاش میگوید: «همکاران ما» «به یک قدمی دستگیری او هم رسیده بودند؛ حتی همکاران من موفق شدند مدل جغرافیایی فعالیت این فرد را هم شناسایی کنند و در آخرین اقدام وی، با توجه به پیشبینی محل حدودی مکان اسیدپاشی، در منطقه حضور داشتند و در یک قدمی او بودند و از نظر زمانی تنها ۲ دقیقه با دستگیری وی فاصله داشتند.»
واکنش جامعه
اما چرا نیروی انتظامی زبده! جمهوری اسلامی! نتوانست او را دستگیر کند؟! زیرا «این فرد در شرایط زمانی آن موقع بهدنبال حساسیت بالایی که در رسانهها و جامعه ایجاد شد، در نیمه راه، از ادامه مسیرش منصرف شد.» به عبارت دیگر مقیمی میگوید اگر جامعه در برابر این جنایات واکنش نشان نداده بود، جانی به جنایت ادامه میداد و نیروی انتظامی نیز او را دستگیر میکرد!!!!!!(خنده حضار)
دوربینها!
مقیمی که داستان خود را چندان باور پذیر نمییابد اضافه میکند: «مکانهایی که این فرد برای اقدامات خود انتخاب کرده بود به دوربینهای ثبت تصاویر مجهز نبودند و هیچ دوربینی هم در نزدیکی این مکانها وجود نداشت تا تصاویر آنها به شناسایی این فرد کمک کند.» [تسنیم ۱۶ مهر ۹۶]
بعید به نظر میرسد کسی داستان مقیمی را باور کرده باشد.
بعید به نظر میرسد کسی داستان مقیمی را باور کرده باشد.
نظرات