فروپاشی جامعه روستایی در ایران

جامعه روستایی ایران در حال تحلیل رفتن و پیر شدن است، در عوض حاشیه‌نشینی در کنار شهرها در حال گسترش است.

کاهش جمعیت

براساس سرشماری سال ۹۵ از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور، سهم جامعه‌ی روستایی ایران، ۲۱ میلیون نفر است. از حدود ۲۴ میلیون خانوار ایرانی، حدود شش میلیون خانوار در روستاها سکونت دارند. به عبارت دیگر یک‌چهارم جمعیت کشور در روستاها زندگی می‌کند. در سال‌های نخست بعد از انقلاب ۵۷ بیش از ۵۰ درصد از جمعیت ایران ساکن روستاها بودند.

پیر شدن

در این میان نکته‌ای که قابل اعتنا است افزایش میانگین سنی روستاییان طی بازه‌ی زمانی دهساله است. میانگین سنی روستاییان در سال ۸۵، ۲۳ سال بود اما در سال ۹۵ به ۳۰ سال رسید.

تعداد روستاها

در سرشماری سال ۹۵ تعداد روستاهای ایران، ۶۲ هزار عدد گزارش شده است در حالیکه در دهه‌های قبل، از ۶۵ هزار روستا خبر داده شده بود. از میان ۶۲ هزار روستای گزارش شده در سرشماری سال ۹۵، حدود ۲۰ هزار روستا جمعیت کمتر از ۵۰ نفر دارند و هشت هزار و ۵۰۰ روستا از جمعیتی بین ۵۰ تا ۱۰۰ نفر برخوردار هستند.

علی ربیعی

علی ربیعی، «وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی» درباره وضعیت روستاها در سال‌های بعد از انقلاب ۵۷ گفت: «در شرایط فعلی شاهد مهاجرت نسل سوم از روستاها و تبدیل نسل سوم به حاشیه‌نشین‌ها هستیم. با وجود اینکه بعد از پیروزی انقلاب خاستگاه بسیاری از انقلابیون مناطق روستایی بوده است و نگاه ‌عاطفی به این نقاط وجود داشته، اما سیاست‌گذاری‌های نامناسب موجب شده است که روستاهای کشور توسعه مناسبی نداشته باشند.»
وزیر کار در پایان تاکید کرد: قطعا حضور روستائیان در این همایش و ارائه صحبت‌ها و تبادل نظر، دولت را در انجام وظایف مصمم‌تر می‌کند.

بن بست

ربیعی در ادامه اذعان کرد که صنایع کوچک در روستاها توسعه نیافته است. او تایید کرد که «روستائیان برای اشتغال مهارت‌های لازم را یاد نگرفته‌اند». ربیعی افزود: وام‌هایی که به روستایی‌ها داده شد، امکان سودآوری آن در نظر گرفته نشده بود و «در نهایت منجر به بدهکار شدن روستائیان شده است.» [ایلنا ۱۵ مهر ۹۶]

چالش‌ها

وحید ریاحی، «دانشیار دانشگاه خوارزمی» چالش‌‌های متعددی که روستا‌های ایران در برابر آن قرار دارد را در «حوزه کلان و سیاست‌گذاری» می‌داند. او تایید می‌کند که «جایگاه روستا در فرایند توسعه ملی کشور» و « رسالت و نقش روستا در نظام سکونت‌گاهی کشور» از بین رفته است. [روزنامه شرق ۱۵ مهر ۹۶]

حاشیه‌نشینی

نتیجه وضعیت فعلی فروپاشی تدریجی روستاها در ایران است، در حالیکه معنای آن توسعه شهرنشینی به مفهوم رشد صنعتی و کارآفرینی در شهرها نیست. تبدیل مردم روستانشین به حاشیه‌نشین‌های شهرها در حالی که از حداقل امکانات ضروری زندگی نیز برخودار نیستند به معنی غیر قابل تحمل بودن یا غیر ممکن بودن ادامه‌ی زیست در روستاهای ایران است که منجر می‌شود هر روز افراد بیشتر زندگی پر مشقت در حواشی شهرها را به باقی ماندن در روستاها ترجیح دهند.

خودکفایی!

به‌عنوان مثال سیاست‌های اقتصادی جمهوری اسلامی! در مورد توسعه کشاورزی یا خودکفایی گندم، بیشتر از جنبه‌ای تبلیغاتی برای نظام برخوردار بوده است، و کمتر نشانی از متحول شدن کشاورزی در کشور دارد. در همین رابطه حسن قاضی‌زاده هاشمی، «وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی» در یک کشمکش جناحی افشا کرد که «دولت سالانه ١٥ هزار میلیارد تومان برای گندم پرداخت می‌کند که هشت هزار میلیارد آن تقریبا می‌شود گفت فقط برای این است که بگوییم ما خودکفا هستیم. چون همان مقدار گندم را به قیمت هشت هزار میلیارد کمتر می‌شود وارد کرد.» «و تازه گندمی که بخشی از آن نیاز نیست و خوراک دام می‌شود و تبدیل به نان نمی‌شود». [شرق ۳۱ تیر ۹۶]

در همین زمینه:


نظرات

پربیننده ترین

سخن روز: خامنه‌ای و روحانی؛ یأس و درماندگی به‌زبان معکوس

قتل‌عام ۶۷ ـ فراتر از شقاوت ـ شماره ۳۰