داستان ورشکستگی؛ بانک یا شرکت مضاربهای
بانکداری در خلافت اسلامی! مشابه شرکت مضاربهای است که بانک از محل سپردههای جدید، سودسپردهگذاران را میپردازد.
حرف در آنسوی آبها
وقتی حرفها را نتوان در درون کشور زد، برای بیان آن راهی بهجز همایشها و در حضور طرف حسابهای خارجی نمیتوان یافت، بهخصوص اگر افق فکر گوینده و راه برون رفتی که ترسیم میکند، در پیوند با همان مخاطبهای خارجی باشد.
ورشکستگی بانکداری در خلافت اسلامی! امر پوشیدهای نیست. اقتصادی که قرار بود اسلامی! و بدون ربا باشد، اکنون به توصیف بالاترین مقامات حکومتی بیشتر شبیه به یک بنگاهداری است که نه تنها شباهتی با اقتصاد اسلامی! مورد ادعا ندارد، که ربطی هم به بانکداری در جهان مدرن ندارد. بیشتر آنچه خود را نشان میدهد، تسری نظام تیولداری در حوزهی بانکداری است.
ورشکستگی بانکداری در خلافت اسلامی! امر پوشیدهای نیست. اقتصادی که قرار بود اسلامی! و بدون ربا باشد، اکنون به توصیف بالاترین مقامات حکومتی بیشتر شبیه به یک بنگاهداری است که نه تنها شباهتی با اقتصاد اسلامی! مورد ادعا ندارد، که ربطی هم به بانکداری در جهان مدرن ندارد. بیشتر آنچه خود را نشان میدهد، تسری نظام تیولداری در حوزهی بانکداری است.
وضعیت بانکداری
پرویز عقیلی کرمانی، «مدیرعامل بانک خاورمیانه»، هفته گذشته در همایشی در خارج از کشور، اندکی از وضعیت فروپاشیدهی بانکداری خلافت اسلامی! را هویدا میکند.
پرویز عقیلی در این همایش و در حضور دوستان! خارجی ضمن «انتقاد شدید از بنگاهداری بانکها»، «وضعیت برخی بانکها» را «بسیار خطرناک» توصیف کرد، زیرا دارای «سرمایه منفی» هستند، به گفتهی عقیلی کرمانی، «آنها نه تنها بانکداری نمیکنند بلکه شرکتهای مضاربهای هستند.»
پرویز عقیلی در این همایش و در حضور دوستان! خارجی ضمن «انتقاد شدید از بنگاهداری بانکها»، «وضعیت برخی بانکها» را «بسیار خطرناک» توصیف کرد، زیرا دارای «سرمایه منفی» هستند، به گفتهی عقیلی کرمانی، «آنها نه تنها بانکداری نمیکنند بلکه شرکتهای مضاربهای هستند.»
سرمایه منفی چیست؟
برای فهم سرمایه منفی ابتدا باید به مفهوم «سرمایه در گردش» ورود کرد؛ داراییهای جاری که از منابع مالی بلند مدت تأمین میشوند را «سرمایه در گردش» می نامند.
هنگامی «سرمایه در گردش» به صورت منفی در میآید که شرکت داراییهای جاری کافی برای پرداخت بدهیهای جاری خود ندارد به دلیل اینکه بدهیهای جاری از محل داراییهای جاری پرداخت میشوند.
هنگامی «سرمایه در گردش» به صورت منفی در میآید که شرکت داراییهای جاری کافی برای پرداخت بدهیهای جاری خود ندارد به دلیل اینکه بدهیهای جاری از محل داراییهای جاری پرداخت میشوند.
مضاربهای
مشابه این طرح در بنگاههایی که سودهای بالا به سپردهگذاران پرداخت میکردند صورت میگرفت. شرکتهایی که مضاربهای نامیده میشدند، سودهای وعده داده شده به سپردهگذاران را از محل جذب سپردههای جدید پرداخت میکردند. امری که البته از طرف بانکها نیز صورت میگیرد.
سرمایهگذاری!
پرویز عقیلی در توصیف بانکداری ایران اعلام میکند که این بانکداری «به مفهوم واقعی بینالمللی نیست» زیرا «بانکها باید فقط واسطهگری مالی کرده یعنی سپرده بگیرند و تسهیلات بدهند» اما بانکهای ایران «قسمتی از منابع خود را در شرکت های وابسته به خودشان سرمایهگذاری کرده که این یک روند صددرصد غلط است.» به این ترتیب بانک تبدیل به بازیگری در عرصهی سرمایهگذاری میشود، نقشی که گویا قرار بوده توسط بخش خصوصی! ایفا شود.
کاهش سود
در حالیکه بخش اقتصادی نظام در اقدامی هماهنگ ضرورت کاهش سود سپردهها را برای برون رفت از بنبست اقتصادی مطرح میکند، ساعت ۲۴ به نقل از موسسه تحقیقاتییی که بر روی اقتصاد و امنیت اقتصادی متمرکز است درباره شرایط بانکداری در ایران مینویسد: «در شرایط فعلی سیستم بانکی ایران با کسری بودجه مواجه است و مساله اساسی این است که کاهش نرخ سود بانکی میتواند این کسری را تشدید کند و نظام بانکی را به سمت ورشکستگی بکشاند».
بدهکاران بانکی
یکی از علل ورشکستگی بانکها عدم بازپرداخت وامهای کلان اخذ شده توسط اشخاص و نهادهای خاص است. براساس یک گزارش از سوی «رییس دیوان محاسبات»، «مطالبات معوقه بانکها که شناسایی شدهاند به عدد ۱۰۰ هزارمیلیارد تومان رسیده است.» به عبارت دیگر «با محاسبه قیمت هردلار معادل ۴هزار تومان رقمی برابر با ۲۵ میلیارددلار از پولهای سپرده گذاران در اختیار بدهکاران بانکی است.» [ساعت ۲۴ ۱۵ مهر ۹۶]
نظرات