روان گردان، فقط برای ۱۵ درصد دانش آموزان؟!
این روزها اخبار زیادی راجع به آمارهای مختلفی از موضوعات مربوط به جامعه میبینیم و میشنویم. همه چیز حاکی از افزایش درصدها و رشد آمارهاست. اما به کدام طرف؟ در چه جهت؟ در قیاس با کشورهای پیشرفته و دموکراتیک که آمارهای صعودی نشان از پیشرفت جامعه دارد، در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی! آمارهای صعودی نشان از پس رفت جامعه دارند. این بار آمار افزایش مصرف روان گردان ها در بین دانش آموزان! بخش دیگری از کارنامهی ۳۹ سالهی نظام مقدس! را برجسته میکند.
روان گردانها و ضایعات
خوب است که اشارهی مختصری به ماهیت روان گردانها بکنیم. روان گردانها، مواد شیمیایی و صنعتی جدیدی هستندکه دست کم دو برابر سایر مواد اعتیاد آور به جسم و روان فرد مصرف کننده آسیب میزنند و مصرف تنها یک بار آنها میتواند آسیب های جدی و دائمی به مغز وارد کند.
از سوی دیگر، بیشتر مواد روانگردان قابل تهیه در آزمایشگاه های غیرقانونی و حتی خانگی هستند و برای تهیه مواد اولیه آنها نیازی به کشت مزارع و حمل مواد از نقطه ای به نقطهی دیگر دنیا وجود ندارد.
از سوی دیگر، بیشتر مواد روانگردان قابل تهیه در آزمایشگاه های غیرقانونی و حتی خانگی هستند و برای تهیه مواد اولیه آنها نیازی به کشت مزارع و حمل مواد از نقطه ای به نقطهی دیگر دنیا وجود ندارد.
هشدار
امیرمحمود حریرچی، «جامعه شناس»، در مصاحبه ای، اشاره به گزارش تحقیقاتی مرکز پژوهش های «مجلس» کرده و خبر از تجربهی «رابطهی جنسی» و استفاده از «مواد روان گردان» در جمعیتی بیش از «۱۵درصد از دانشآموزان» میدهد؛ [جهان صنعت ۳۰ مرداد ۹۶] دانش آموزانی که «تا قبل از ۱۵ سالگی» این تجربهی تلخ را «تجربه میکنند» و به دنبال آن میروند.
این جامعه شناس از «جوانانه تر» و «زنانه تر» شدن این آسیب اجتماعی خبر میدهد. در جامعه ای که بیش از یک چهارم آن را جمعیت جوان تشکیل داده [بیکاری ۴۰درصدی دختران و ۲۱ درصدی پسران در ایران]، این آمار ۱۵ درصدی، یک هشدار جدی ست برای وضعیت فعلی ایران.
این جامعه شناس از «جوانانه تر» و «زنانه تر» شدن این آسیب اجتماعی خبر میدهد. در جامعه ای که بیش از یک چهارم آن را جمعیت جوان تشکیل داده [بیکاری ۴۰درصدی دختران و ۲۱ درصدی پسران در ایران]، این آمار ۱۵ درصدی، یک هشدار جدی ست برای وضعیت فعلی ایران.
فرار از واقعیت
این جامعه شناس، در بخشی از مصاحبه اش، پنهان کاری های هدف دار «آموزش و پرورش و دستگاه های مسئول«را برجسته میکند و به این موضوع میپردازد که دستگاه مربوطه «آمارها را منتشر نمیکند.» به راستی چرا؟
آموزش و پرورشی که به گفتهی همین جامعه شناس، «هیچگونه کار پرورشی در مدارس انجام نمیدهد»، مشخص است که در قبال این موضوع، پاسخگو نخواهد بود. اگر که این نهاد، بخواهد آماری در رابطه با میزان دانش آموزان مبتلا به این ناهنجاری اجتماعی، منتشر کند به سرعت از طرف دیگر نهادهای دولتی کشور متهم شناخته میشود و باید که پاسخگو باشد؛ به همین دلیل بدیهی ست که «معاونان آموزش و پرورش منکر مصرف دخانیات یا مواد روانگردان توسط دانشآموزان هستند».
آموزش و پرورشی که به گفتهی همین جامعه شناس، «هیچگونه کار پرورشی در مدارس انجام نمیدهد»، مشخص است که در قبال این موضوع، پاسخگو نخواهد بود. اگر که این نهاد، بخواهد آماری در رابطه با میزان دانش آموزان مبتلا به این ناهنجاری اجتماعی، منتشر کند به سرعت از طرف دیگر نهادهای دولتی کشور متهم شناخته میشود و باید که پاسخگو باشد؛ به همین دلیل بدیهی ست که «معاونان آموزش و پرورش منکر مصرف دخانیات یا مواد روانگردان توسط دانشآموزان هستند».
پرده برداشتن از یک واقعیت
امیر محمود حریرچی در این مصاحبه از واقعیتی پرده بر میدارد که برای اولین بار به صورت رسمی در رسانه های جمهوری اسلامی! از آن سخن به میان میآید؛ و این واقعیت چیزی نیست جز اینکه «امروز بخشی از این مواد توسط خود دانشآموزان ساخته و بین خودشان توزیع میشود».
ترک تحصیل ۴ میلیون دانش آموز
این «استاد دانشگاه علامه طباطبایی» به این فاجعه اشاره میکند که در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی! دانش آموزان به حدی تحت فشارند که «در نهایت باعث میشود چهار میلیون دانشآموز زیر ۱۵ سال تحصیل را رها کنند».
در جامعه ای که به اذعان خود سران این نظام، ۹۶ درصد جامعه فقیر هستند [طبقه چهار درصدی و جنگ های تجاوزکارانه] و بیش از ۲۵ میلیون نفر فقیر مطلق هستند،[دو دختر با یک چادر] به راستی دانش آموزان به چه انگیزه ای درس بخوانند؟
در نظام آموزش و پرورشی که به گفتهی این «جامعه شناس»، «تنها کار پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش برای دانشآموزان کلاسهای قرآن است»، مشخص است که انگیزه ای برای یک دانش آموز باقی نمیماند که بخواهد ادامهی تحصیل بدهد. درنتیجه خود این نظام، دانش آموزان را به سمت گرایش به این ناهنجاری های اجتماعی هل میدهد.
به راستی این روند صعودی آمارهای بیکاری و طلاق و ترک تحصیل و ... ، تا به کجا ادامه خواهد داشت؟ نهایت این مسیر به کجا ختم میشود؟ دیر نیست که شاهد این باشیم که همین آمارهای صعودی که کارنامهی سیاه این حاکمیت است، فرجام آن را رقم بزند.
در جامعه ای که به اذعان خود سران این نظام، ۹۶ درصد جامعه فقیر هستند [طبقه چهار درصدی و جنگ های تجاوزکارانه] و بیش از ۲۵ میلیون نفر فقیر مطلق هستند،[دو دختر با یک چادر] به راستی دانش آموزان به چه انگیزه ای درس بخوانند؟
در نظام آموزش و پرورشی که به گفتهی این «جامعه شناس»، «تنها کار پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش برای دانشآموزان کلاسهای قرآن است»، مشخص است که انگیزه ای برای یک دانش آموز باقی نمیماند که بخواهد ادامهی تحصیل بدهد. درنتیجه خود این نظام، دانش آموزان را به سمت گرایش به این ناهنجاری های اجتماعی هل میدهد.
به راستی این روند صعودی آمارهای بیکاری و طلاق و ترک تحصیل و ... ، تا به کجا ادامه خواهد داشت؟ نهایت این مسیر به کجا ختم میشود؟ دیر نیست که شاهد این باشیم که همین آمارهای صعودی که کارنامهی سیاه این حاکمیت است، فرجام آن را رقم بزند.
نظرات