فرافکنی «پاسدار» محسن رضایی به مصدق کبیر
بخشی از کودتا
کسانی که به اسم جمهوری اسلامی! بر مردم ایران حکومت میکنند به لحاظ تاریخی بخشی از کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق بودهاند. بخش خیابانی و سیاسی کودتا در داخل کشور توسط افرادی مانند شعبان جعفری، «آخوند» کاشانی و «آخوند» بهبهانی هدایت شد.
خمینی
بخشی از کینه و خشم خمینی از نیروهای ملی و انقلابی در سالهای بعد از انقلاب ۵۷ به خاطر خشم و کینه او نسبت به مصدق بود. هنگامی که یک میلیون نفر در ۱۴ اسفند ۵۷ بر مزار دکتر مصدق در احمدآباد گرد آمدند خمینی، مصدق را یک مشتی استخوان توصیف کرد.
آلبرایت
اما کینه خمینی به نمادهای مبارزات ملی در تاریخ ایران دلیل بر آن نمیشود که هرگاه نیازمند باشد عبای ریایی اسلام را رها کرده و در جامهی ملی گرایی بخزد. طنز تلخ تاریخ آنجایی است که آلبرایت ـ وزیر خارجه وقت آمریکا در دوران مماشات با خلافت اسلامی! ـ به خاطر کودتای ۲۸ مرداد، از حاکمان تهران عذرخواهی کرد. او عذر تقصیر به نزد کسانی برد که خود بخشی از کودتا بودند.
محسن رضایی
محسن رضایی که برای سالهای طولانی فرماندهی سپاه بوده است و یدی طولا در سرکوب اپوزیسیون در دهه ۶۰ و ۷۰ داشته است، به بهانه ۲۸ مرداد، به توهین و هتاکی درباره مصدق پرداخته است.
محسن رضایی اکنون در موضع «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» قرار دارد. او درباره مصدق نوشت: «آقای مصدق همچون بسیاری دیگر برای نجات از دست انگلیس به آمریکا پناه برد ولی با کودتای آمریکایی سرنگون شد.»
محسن رضایی اکنون در موضع «دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام» قرار دارد. او درباره مصدق نوشت: «آقای مصدق همچون بسیاری دیگر برای نجات از دست انگلیس به آمریکا پناه برد ولی با کودتای آمریکایی سرنگون شد.»
روش مصدق
مصدق برای آنکه بتواند ملی کردن صنعت نفت در ایران را محقق کند از میان دشواریهای بسیاری میبایست عبور کند. او نه تنها در عرصه داخلی شاه و کاشانی را در برابر خود داشت بلکه در عرصه بیناللمللی نیز با قدرتهای جهانی سر و کار داشت که هر کدام میخواستند در راستای منافع خود، جنبش را به انحراف بکشانند.
مصدق به درستی تشخیص داد که همهی قوا باید بر روی یک نقطه یعنی حضور استعماری انگلیس در نفت ایران متمرکز شود و با همین شاخص با سایر مولفههای صحنه به تنظیم رابطه پرداخت.
مصدق به درستی تشخیص داد که همهی قوا باید بر روی یک نقطه یعنی حضور استعماری انگلیس در نفت ایران متمرکز شود و با همین شاخص با سایر مولفههای صحنه به تنظیم رابطه پرداخت.
نقطهی خلاء
نقطهی شکست مصدق زمانی بود که تمامی صاحبان منافع در عرصهی بینالملل، و دشمنان او در عرصهی داخلی در یک نقطهی خلاء، توانستند بر او ضربهی ۲۸ مرداد را وارد کنند. این خلاء به خاطر فقدان یک سازمان پشتیبان با قدرت سازماندهی عمومی در شرایط خطیر، ایجاد شده بود.
مصدق
حال محسن رضایی که ولی امر او به خاطر برداشتن محاصره اقتصادیاش حاضر شد تا در حال نرمش قهرمانانه جام زهر اتمی را نیز در برابر آمریکا سر کشد، مصدق را متهم به پناه بردن به آمریکا میکند. اگر مصدق میخواست که در مسیر تمایلاتی به غیر از منافع مردم ایران حرکت کند، میتوانست با بهره برداری از پشتیبانی جهانی به مانند ولایت فقیه نزدیک به چهل سال بر ایران حکم براند.
نظرات