برآمدن طبقه نوکیسه از درون نظام ولایت فقیه و بحران‌هایی که آنرا تهدید می‌کند

حسین راغفر و محمدامین قانعی‌راد به برآمدن نوکیسه ای در درون نظام اشاره کرده‌اند که موجب برانگیختن موج خشم در اکثریت جامعه می‌شود؛ امری که نظام را در بحران‌های فراگیر فرو می‌برد.
قیام ایران منجر شد تا کارشناسان درون نظام بیش از پیش به صاحبان قدرت هشدار دهند که روندشان، فروپاشی‌شان را بیش از پیش تسهیل خواهد کرد. در یکی از این جلسات که به تاریخ ۱۰ بهمن با حضور حسین راغفر و محمدامین قانعی‌راد برگزار شد، ساختار فاسد و پر تبعیض نظام ولایت فقیه مورد اشاره قرار گرفت.
تراکم نفرت اجتماعی
محمد امین قانعی‌راد گفت: «در حال حاضر ثروتمندان ما تلاش می‌کنند تا جایی که می‌توانند ثروت خود را به نمایش بگذارند.» «در حالی که ما قبل از انقلاب هم چنین چیزی نداشتیم.» او به طبقه‌ی نوکیسه‌ای اشاره می‌کند که از درون نظام ولایت فقیه سر برآورده است و نتیجه گرفت: «پیامد این موضوع تراکم نفرت اجتماعی است و انرژی پنهانی را ذخیره می‌کند که در شرایط خاص منفجر می‌شود».
به گفته‌ی قانعی‌راد، این طبقه‌ی نوکیسه‌ی حکومتی «با پایگاه طبقاتی خودشان هویت‌یابی می‌کنند. تقریبا در هیچ کشوری این گونه نیست که ثروتمند‌ها با پایگاه طبقاتی خودشان هویت‌یابی کنند.»
از قدرت به ثروت
در همین رابطه حسین راغفر افزود: «در کشور ما تولید منشاء خلق ارزش نیست، بلکه توزیع منابع زیرزمینی و طبیعی، منشاء خلق ثروت و درآمد در جامعه است»، و این در شرایطی است که «سیستم نظام اقتصادی معیوب است و بسیار مغرضانه به نفع نیروهای درون قدرت عمل می‌کند».
به گفته‌ی راغفر آنچه در خیابان‌های دیده می‌شود «خودروهای کلکسیونی»ست که «قیمت‌های آنها چندین میلیارد شده، اما چه کسانی این خودروها را معامله می‌کنند؟ کسانی که برنده‌های نظام اقتصادی در جمهوری اسلامی هستند. این‌ها عمدتا فرزندان مقاماتی هستند که از قدرت به ثروت رسیده‌اند.»
او در ادامه به نظام بانکی غارت‌گری اشاره کرد که در زیر چتر قدرت حاکم شکل گرفته است و افزود: «بانک‌هایی که پس از سال ۸۰، به عنوان بانک خصوصی شروع به فعالیت کردند، به دلیل نفوذشان در قدرت، فضاحتی که امروز منجر به غارت اموال ملت شده را به بار آوردند.»
حاشیه‌نشین‌ها
در نقطه‌ی مقابل طبقه‌ی نوکیسه‌ی برآمده از نظام، راغفر به جمعیت بزرگی از جامعه اشاره کرد که از حداقل‌های زندگی نیز محروم هستند. جمعیتی که بسیاری از آنها درحاشیه شهرها زندگی می‌کنند. او در این رابطه گفت: «اتفاقی که بعد از انقلاب اسلامی افتاد و موجب برجستگی نابرابری‌ها شد، این بود که شهرک‌های متعددی با فاصله از کلانشهر تهران شکل گرفتند و رشد کردند».
راغفر در مورد مناطق حاشیه نشین از جمله افزود: «زمینه‌های ارتکاب جرم و جرایم در این مناطق بسیار بالاست و بیکاری، مشخصه بارز شکل گیری این مناطق است و اصلا فلسفه شکل‌گیری این حاشیه‌نشینی، درصد بالای بیکاری در مناطق کمتر برخوردار کشور است.»


راه حلی وجود ندارد
حسین راغفر در پایان نتیجه گرفت: «اگر یک تغییر اساسی و جدی در نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی در کشور اتفاق نیفتد، پایه‌های سیاسی نظام، با تهدیدهای جدی مواجه خواهد شد.»
او هرچند کوشید که از موضع یک کارشناس درون نظام امیدواری دهد که «مشکلات جامعه ما راه حل دارد» اما به ناچار تصریح کرد که «منتها [پاسخ] این مشکلات، در ساختارهای سیاسی و اقتصادی کنونی یافت نمی‌شوند. قطعا باید در ساختار توزیع قدرت و ثروت جامعه تغییراتی رخ دهد، اما اگر قرار باشد این سیاست‌ها ادامه پیدا کند، راه حلی وجود ندارد.»[آرمان امروز ۱۱ بهمن ۹۶]

نظرات

پربیننده ترین

سخن روز: خامنه‌ای و روحانی؛ یأس و درماندگی به‌زبان معکوس

قتل‌عام ۶۷ ـ فراتر از شقاوت ـ شماره ۳۰