روزی که استبداد سلطنتی فرو ریخت؛ ۲۲ بهمن روزی که ارتش شاه به نفع خمینی بی‌طرف شد

روز ۲۲ بهمن در هنگامه‌ای که نبرد مسلحانه اوج می‌گرفت بقایای شاه مصلحت را در این دیدند تا برای جلوگیری از تعمیق انقلاب و میدان‌دار شدن انقلابیون، به نفع خمینی خود را کنار بکشند.
آخرین روز از سلطنت استبدادی
شاه پیشتر ایران را ترک کرده است در حالی که اشک در چشم داشت و می‌دانست این سفر را بازگشتی نیست.
دیکتاتور رفته بود در حالی که پیش از رفتن گفته بود که صدای انقلاب را شنیده است.
نه ارتش، نه ساواک، نه انقلاب سفیدش، نه حزب رستاخیزش و نه حتی کشتار رهبران مجاهدین و فداییان نتوانستند سلطنت او را ابدی کنند.
او رفته بود در حالی که مردم به خاطر پایان استبدادش در خیابان‌ها پایکوبی می‌کردند.
و اکنون ۲۲ بهمن است. یک روز زمستانی که در صفیر گلوله‌های انقلابیون گرم شده است.
برخلاف خواست خمینی انقلاب به خود چهره‌ی مسلحانه گرفته است. ارتش شاهنشاهی که می‌خواست با طولانی‌تر کردن ساعات حکومت نظامی تسلطش بر اوضاع را از دست ندهد حالا در پادگان‌ها زمین‌گیر شده است.
کلانتری‌ها، پادگان‌ها به دست انقلابیون می‌افتد.
مردم مسلح شده‌اند.
توازن قوا در درون تهران می‌شکند.
ارتش در موضع ضعف قرار می‌گیرد.
آخرین مقاومت‌ها از طرف گارد شاهنشاهی صورت می‌گیرد؛ وفادارترین نیرو به شاه؛ نیرویی دستچین شده که برای همین روزها ساخته و پرداخته شده بود اما آن نیز از پس مردم بر نمی‌آید.
در صفوف نیروهای مسلح نیز شکاف افتاده است. نیروی هوایی نخستین نیروی ارتش است که به انقلاب متمایل می‌شود. نبرد در درون پادگان‌ها نیز آغاز می‌شود. نیروهای مسلح نیز رودرروی هم قرار می‌گیرند.
در جبهه‌ی انقلاب اما خمینی نگران است.
او می‌داند که اگر انقلاب مسلحانه تداوم یابد و به سرانجام خود برسد او دیگر نمی‌تواند در قبای رهبری باقی بماند؛ آخر او هرگز حاضر نشده بود تا علیه حکومت شاه حکم جهاد دهد؛ خمینی همان وجه مغلوب استبداد سلطنتی بود که در انقلاب سفید شاه تصفیه شده بود و سالهای تبعید را با سکوت و به امید پس گرفتن آن سهم سپری کرده بود.
خیابان‌های تهران سنگربندی شده است. میدان‌دار جوان‌ها هستند؛ چریک‌های از بند رسته؛ نسلی که انقلاب با خون و رنج آنها به آن نقطه رسیده بود.
بقایای شاه و خمینی تدبیر آخر را به کار می‌برند.
اگر ارتش به کشتار ادامه دهد، انقلابیون اوج می‌گیرند و قبای رهبری را از تن خمینی به در می‌کنند.
پس دو پسر عمو؛ شاه و شیخ با هم توافق می‌کنند؛ بقایای استبداد سلطنتی کوتاه می‌آیند تا دور در دست انقلابیون نیافتد. آنها به این سان سهم خود را در انتقال قدرت به پسر عموی فئودال‌زاده‌ی‌شان خمینی ایفا می‌کنند هرچند برخی از آنها بلافاصله توسط خمینی اعدام می‌شوند؛ شاید برای پنهان ماندن همین زد و بندها.
روز ۲۲ بهمن ارتش اعلام بی‌طرفی می‌کند.
استبداد سلطنتی فرو می‌ریزد و انقلاب ایران وارد مرحله‌ی دیگری می‌شود…
مسیری که تا همین امروز پیمودنش ادامه یافته است…

نظرات

پربیننده ترین

سخن روز: خامنه‌ای و روحانی؛ یأس و درماندگی به‌زبان معکوس

قتل‌عام ۶۷ ـ فراتر از شقاوت ـ شماره ۳۰