تالاب شادگان چرا و چگونه خشک شد؟؛ روایتی از یک پروژه شکست خورده به اسم سازندگی!
تالاب شادگان به بهانهی توسعه طرح نیشکر خوزستان در معرض آبهای شور قرار داده شد؛ به این ترتیب بخشی از محیط زیست خوزستان نابود شد تا حکومتگران بتوانند اعلام کنند که در کشور سازندگی! صورت گرفته است.
منشأ بحران
خوزستان در خاک غوطه میخورد. محیط زیست این استان به میزان زیادی نابود شده است و بنا به گفته کارشناسان در بسیاری از موارد قابل بازسازی نخواهد بود یا احیای آن زمان و هزینه بسیار زیادی میگیرد.
برکسی پوشیده نیست که ویران سازی خوزستان در ابعاد کلان نتیجهی سیاستهاییست که صاحبان قدرت و در رأس آنها سپاه در این استان اعمال کردهاند. هرچند تا کانون هموار سعی میشد که منشأ بحرانهای زیست محیطی خوزستان در فراسوی مرزها معرفی شود اما با توجه به اینکه امروزه در عصر آگاهی و ارتباطات به سر میبریم، کمتر دروغی میتواند برای مدتی طولانی پنهان بماند و به تدریج هرچه بیشتر آشکار میشود که منبع بحرانهای زیست محیطی خوزستان سیاستهای اعمال شده از طرف نظام ولایت فقیه در آن دیار است.
یکی از این نمونههای غمانگیز خشک کردن تالاب شادگان است؛ موضوعی که علاوه بر بحران زیست محیطی که برای منطقه فراهم کرده است موجب از میان رفتن اشتغال بسیاری از کشاورزان و دامداران شده است و آنها را تبدیل به کارگران ارزان قیمت صاحبان قدرت و سرمایه، و حاشیهنشینها کرده است. موضوعاتی که هر بخش آن میتواند دستمایه یک پژوهش جدی در نشان دادن فجایعی که توسط نظام بر سر مردم آن دیار وارد شده قرار گیرد.
خشک شدن تالاب شادگان
اما داستان خشک شدن تالاب شادگان چگونه اتفاق افتاد؟
«براساس اعلام اداره کل محیط زیست خوزستان، بیشتر از ٤٠درصد تالابهای خوزستان خشک و تبدیل به کانون ریزگردها شده است. از این میان، خشک شدن تالاب شادگان ماجرای غمانگیزی دارد که حاصل اجرای یک طرح کارشناسینشده است.»
از زمستان سال ۶۸ بهعنوان طرح توسعه نیشکر و صنایع جانبی آن ماجرا آغاز میشود. تا آن زمان ۳۰ هزار هکتار از اراضی خوزستان زیر کشت نیشکر قرار داشت؛ در طرح توسعه قرار میشود که این اراضی حدود ۳ برابر توسعه پیدا کنند و به ۸۶ هزار هکتار برسند.
این مزارع در دو منطقه هفتتپه و گتوند یعنی به ترتیب در اراضی آبخور دز و کارون قرار داشتند. کارشناسان بسیاری با این طرح مخالفت کردند اما از آنجایی که نظام ولایت فقیه احتیاج داشت که پس از شکست در جنگ ۸ ساله با عراق نشان دهد که در مسیر سازندگی در حال حرکت است بیاعتنا به نظر کارشناسان، تبلیغات پر سر و صدایی برای این طرح به راه انداخت.
این پروژه به منابع آب بالایی نیاز داشت از طرف دیگر «برای آمادهسازی این طرح دهها هزار هكتار اراضى شور كلاسهاى ٤ و ٥ استان را آبشويى کردند تا برای کشت نیشکر آماده کنند. ميلياردها مترمكعب آب شيرين رودخانهها به اراضى شور و قليايى سرازير و نمك استخراجشده اين عمليات وارد رودخانه و از آنجا به هورالعظيم و اروند رود منتقل شد»؛ امری که موجب شکایت حکومت وقت عراق قرار گرفت و با طرح شکایت و رأی داوری بینالمللی به توقف ایجاد آلودگی از طرف ایران در این مناطق، تغییراتی در این طرح صورت گرفت.
گردانندگان پروژه نیشکر هفتتپه که نیاز داشتند به هر ترتیب آنرا به سرانجام برسانند «زه آبهاى ناشى از نمككشى از خاكهاى شور يا بهعبارتى نمك محلول آلوده را به تالاب شادگان در حساسترين ناحيه استان خوزستان هدايت كردند. انجام چنين اقدامى، تير خلاص را بر جلگه حاصلخيز خوزستان زد؛ تالاب شادگان رفتهرفته به معدن نمك تبديل شد.»
در همین رابطه شهروند مینویسد: «پروژهها با ولع لجامگسيخته به اجرا درآمد و تخريبها و شكستها با تزريق بىحساب و كتاب پول مخفى نگه داشته شد، درحالى كه تخريب طبيعت ديگر نمىتوانست پنهان بماند.» [شهروند ۱۰ بهمن ۹۶]
در همین زمینه:
نظرات