بحران و ورشکستگی «صندوقهای رفاه» در نظام ولایت فقیه به روایت محسن ایزدخواه
محسن ایزدخواه به ترسیم وضعیت صندوقهای رفاه میپردازد؛ شمایی که نشان میدهد چرا این صندوقها دچار بحران و ورشکستگی شدهاند.
محسن ایزدخواه، «معاون پیشین سازمان تامین اجتماعی و رئیس اسبق هیئت مدیره صندوق بیمه اجتماعی، روستائیان و عشایر» در مصاحبهای با ایلنا به ارائه یک شَمای کلی از وضعیت صندوقهای رفاه اجتماعی کشور پرداخت.
۲۴ صندوق بیمهای
او گفت: «هماکنون حدود ۲۴ صندوق بیمهای و بازنشستگی داریم که اکثر آنها مربوط به صندوقهای بیمهای و بازنشستگی اختصاصی سازمانها و نهادها مانند صندوق بازنشستگی شرکت ملی نفت و شهرداری هستند؛ اما مهمترین صندوقهای کشور، صندوقهای بیمهای و بازنشستگی عمومی شامل صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بیمه تامین اجتماعی، صندوق بیمه بیکاری، صندوق بیمه عشایر و روستایی و صندوق بازنشستگی و بیمه نیروهای مسلح است.»
بحرانهای صندوقهای بازنشستگی یکی از ابرچالشهاییست که کارشناسان اقتصادی نظام پیشتر پیشبینی کرده بودند که گریبان آن را خواهد گرفت؛ طرف حساب این صندوقها، شامل جمعیتی عظیم و صاحب حق که در بسیاری موارد از دریافت حداقل حقوق خود محروم میشوند و یا اگر هم دریافت کنند کفاف زندگیشان را نمیدهد.
او گفت: «هماکنون حدود ۲۴ صندوق بیمهای و بازنشستگی داریم که اکثر آنها مربوط به صندوقهای بیمهای و بازنشستگی اختصاصی سازمانها و نهادها مانند صندوق بازنشستگی شرکت ملی نفت و شهرداری هستند؛ اما مهمترین صندوقهای کشور، صندوقهای بیمهای و بازنشستگی عمومی شامل صندوق بازنشستگی کشوری، صندوق بیمه تامین اجتماعی، صندوق بیمه بیکاری، صندوق بیمه عشایر و روستایی و صندوق بازنشستگی و بیمه نیروهای مسلح است.»
بحرانهای صندوقهای بازنشستگی یکی از ابرچالشهاییست که کارشناسان اقتصادی نظام پیشتر پیشبینی کرده بودند که گریبان آن را خواهد گرفت؛ طرف حساب این صندوقها، شامل جمعیتی عظیم و صاحب حق که در بسیاری موارد از دریافت حداقل حقوق خود محروم میشوند و یا اگر هم دریافت کنند کفاف زندگیشان را نمیدهد.
شاخص سنجش
در همین جهت محسن ایزدخواه درباره شاخص سنجش عملکرد این صندوق گفت: «باید به شاخص اصلی اتحادیه جهانی صندوقهای بیمه و بازنشستگی و همچنین شاخص سازمان بینالمللی کار(ILO) اشاره کنیم. این شاخص که «نسبت پشتیبانی» نام دارد، عبارت است از نسبت افرادی که حق بیمه پرداخت میکنند به کسانی که از صندوقهای بیمه و بازنشستگی بهرهمند میشوند. استاندارد این شاخص نزد سازمانهای بینالمللی عدد ۵ است و اگر این نسبت برای صندوقی کمتر از این مقدار باشد، متحمل زیان شده، مصارف آن بر درآمدش پیشی گرفته و بار هزینههای اضافی خود را بر دوش دولت و جامعه قرار داده و اصطلاحاً در آستانه ورشکستگی است.»
ایزدخواه در ادامه افزود: «از مجموع حدود ۲۰صندوق رفاهی اختصاصی که به آن اشاره شد، این شاخص بهطور متوسط برابر رقم ۱.۵ است که نشان میدهد ۱.۵ نفر برخوردار به ازای یک نفر پرداختکننده حق بیمه وجود دارد.»
او تصریح کرد: «سازمان بینالمللی کار میگوید اگر دولتها (در شرایط نزول این نرخ به زیر ۵) در ردیفهای بودجه تدبیری برای نجات این صندوقها اتخاذ نکنند، عملاً این صندوقها قادر به ادامه کار نخواهند بود. این نشان میدهد اکثر صندوقهای بیمهای و بازنشستگی ما بدون رسیدگی و برخورداری از رانت حمایت دولتی در بودجهها و برداشتهشدن از جیب بیتالمال، قادر به ادامه حیات نخواهند بود.»
در همین جهت محسن ایزدخواه درباره شاخص سنجش عملکرد این صندوق گفت: «باید به شاخص اصلی اتحادیه جهانی صندوقهای بیمه و بازنشستگی و همچنین شاخص سازمان بینالمللی کار(ILO) اشاره کنیم. این شاخص که «نسبت پشتیبانی» نام دارد، عبارت است از نسبت افرادی که حق بیمه پرداخت میکنند به کسانی که از صندوقهای بیمه و بازنشستگی بهرهمند میشوند. استاندارد این شاخص نزد سازمانهای بینالمللی عدد ۵ است و اگر این نسبت برای صندوقی کمتر از این مقدار باشد، متحمل زیان شده، مصارف آن بر درآمدش پیشی گرفته و بار هزینههای اضافی خود را بر دوش دولت و جامعه قرار داده و اصطلاحاً در آستانه ورشکستگی است.»
ایزدخواه در ادامه افزود: «از مجموع حدود ۲۰صندوق رفاهی اختصاصی که به آن اشاره شد، این شاخص بهطور متوسط برابر رقم ۱.۵ است که نشان میدهد ۱.۵ نفر برخوردار به ازای یک نفر پرداختکننده حق بیمه وجود دارد.»
او تصریح کرد: «سازمان بینالمللی کار میگوید اگر دولتها (در شرایط نزول این نرخ به زیر ۵) در ردیفهای بودجه تدبیری برای نجات این صندوقها اتخاذ نکنند، عملاً این صندوقها قادر به ادامه کار نخواهند بود. این نشان میدهد اکثر صندوقهای بیمهای و بازنشستگی ما بدون رسیدگی و برخورداری از رانت حمایت دولتی در بودجهها و برداشتهشدن از جیب بیتالمال، قادر به ادامه حیات نخواهند بود.»
کسری منابع
او در مورد سازمان تامین اجتماعی بهطور مشخص گفت که «با کسری منابع شدید مواجه است و هزاران میلیارد تومان تاکنون از بانکها وام گرفته و با کسری ۲۵هزارمیلیارد تومانی روبهرو است».
این بحران همچنین در حال تعمیق شدن است. زیرا «دولت» بهجای آنکه موفق به حل آن شود برای فرار از سایر مشکلاتش بحرانهای بیشتری به سازمان تامین اجتماعی صادر میکند.
در این رابطه ایزدخواه گفت که «ما پیشبینی میکنیم که در بودجه سال ۹۷ نیز حداقل یک سوم (۳۰هزار میلیارد تومان) با کسری روبهرو باشد. پیشبینی میشود دولت نیز حدود ۱۴۰هزار میلیاردتومان بابت دیون خود به سازمان تامین اجتماعی باید به این صندوق واریز کند که در عمل انجام نمیشود. این درحالیست که دولت باید سالانه ۱۰درصد از بدهیهای خود را به صندوق پرداخت کند و اجازه نیز ندهد که بدهی جدید شکل بگیرد.»
وضعیتی که خود را در بودجه پیشبینی شده سال ۹۷ نیز نشان میدهد. ایزدخواه در این رابطه گفت: «دولت در بودجه سال ۱۳۹۷، تنها دوهزار ۷۰۰میلیارد تومان برای سازمان تامین اجتماعی بودجه گذاشته است؛ درحالی که اگر قرار باشد تنها به تعهدات جاری خود عمل کند، باید رقمی حدود ۱۵هزار میلیارد تومان در نظر بگیرد.»[ایلنا ۸ بهمن ۹۶]
او در مورد سازمان تامین اجتماعی بهطور مشخص گفت که «با کسری منابع شدید مواجه است و هزاران میلیارد تومان تاکنون از بانکها وام گرفته و با کسری ۲۵هزارمیلیارد تومانی روبهرو است».
این بحران همچنین در حال تعمیق شدن است. زیرا «دولت» بهجای آنکه موفق به حل آن شود برای فرار از سایر مشکلاتش بحرانهای بیشتری به سازمان تامین اجتماعی صادر میکند.
در این رابطه ایزدخواه گفت که «ما پیشبینی میکنیم که در بودجه سال ۹۷ نیز حداقل یک سوم (۳۰هزار میلیارد تومان) با کسری روبهرو باشد. پیشبینی میشود دولت نیز حدود ۱۴۰هزار میلیاردتومان بابت دیون خود به سازمان تامین اجتماعی باید به این صندوق واریز کند که در عمل انجام نمیشود. این درحالیست که دولت باید سالانه ۱۰درصد از بدهیهای خود را به صندوق پرداخت کند و اجازه نیز ندهد که بدهی جدید شکل بگیرد.»
وضعیتی که خود را در بودجه پیشبینی شده سال ۹۷ نیز نشان میدهد. ایزدخواه در این رابطه گفت: «دولت در بودجه سال ۱۳۹۷، تنها دوهزار ۷۰۰میلیارد تومان برای سازمان تامین اجتماعی بودجه گذاشته است؛ درحالی که اگر قرار باشد تنها به تعهدات جاری خود عمل کند، باید رقمی حدود ۱۵هزار میلیارد تومان در نظر بگیرد.»[ایلنا ۸ بهمن ۹۶]
ناظران
به نظر میرسد با توجه به اینکه میلیونها ایرانی با این صندوقها سروکار دارند، بحران اقتصادی در این عرصه بیش از پیش به تقویت قیام منجر شود. بهخصوص آنکه کارشناسان نظام نیز متفقالقول هستند که دولت توانایی حل این مشکل را ندارد و تنها به تعمیق بحران در صندوقهای بیمه اجتماعی کمک میکند.
از این نقطه است که هر چند برخی تلاش میکنند ریشه قیام ایران را اقتصادی توصیف کنند اما باید بلافاصله بر این نیز تاکید شود که این اقتصاد نتیجه یک سیاست است که در طول ۳۹ سال بر ایران اعمال شده است و تمامی پهنههای اقتصاد را به نقطهی ورشکستگی کشانده است.
به نظر میرسد با توجه به اینکه میلیونها ایرانی با این صندوقها سروکار دارند، بحران اقتصادی در این عرصه بیش از پیش به تقویت قیام منجر شود. بهخصوص آنکه کارشناسان نظام نیز متفقالقول هستند که دولت توانایی حل این مشکل را ندارد و تنها به تعمیق بحران در صندوقهای بیمه اجتماعی کمک میکند.
از این نقطه است که هر چند برخی تلاش میکنند ریشه قیام ایران را اقتصادی توصیف کنند اما باید بلافاصله بر این نیز تاکید شود که این اقتصاد نتیجه یک سیاست است که در طول ۳۹ سال بر ایران اعمال شده است و تمامی پهنههای اقتصاد را به نقطهی ورشکستگی کشانده است.
نظرات