فروش اعضای بدن؛ چشمم را بگیر
«دنیای آباد»
اینجا پای مرگ و زندگی در میان است پس میتوان تجارتی پر سود را رقم زد و حتی به وادی جنایت وارد شد... اینجا ایرانی است که حکومت ولایت فقیه ۳۹ سال است بر حاکمیت آن تکیه زده است. اینجا ایرانی است که میخواستند هم دین و هم دنیای مردم آن را آباد کنند و وعده میدادند: «هم دنیای شما را آباد میکنیم هم آخرت را»
قاچاق اعضای بدن انسان و باندهای مخوفی كه در این حوزه فعالند واقعیتی غیر قابل انكار در ایران تحت سلطه ولایت فقیه است.
نقشه راه مرگ
فقر، بیکاری، انتخاب بین خودکشی و ...، دیدن یک آگهی بر دیوار شهر، فکر کردن های متمادی، ناچاری، گرسنگی، نبود هیچ راه چاره، دست بردن به قلم و یک برگه کاغذ، دستانی لرزان، فروش تکههایی از بدن خود برای دریافت اندکی پول، لرزش مشهود دستانی به هنگام نوشتن آگهی فروش اعضای بدن، امتداد بی پایان فقر و دیگر هیچ.
سرنوشتی تلخ که بسیاری از مردمان کوچه و کوی پیرامونمان به آن دچارند. در بعضی مناطق شهر آگهیهای فروش اعضای بدن بیشتر از آجرها، بر روی دیوار خودنمایی میکنند. خرید و فروش کلیه سالهاست که باب شده اما فروش تکههایی از کبد، قرنیه چشم، اجاره دادن رحم، فروش مغز استخوان و... جدیدترین راه و روش برای درمان درد بیپولی است. خرید و فروش کلیه در کشور، نهتنها مخفی نیست بلکه آنقدر آشکارا شده که میتوان سر اعضای مختلف آنقدر چانه زد تا به توافق نیز رسید این درد فقط بر روی دیوارهای شهر خودنمایی نمیکند، برای آن در فضای مجازی، سایتها و کانالهای مخصوص این خرید و فروش هم افتتاح شده است.
خرید و فروش اجزاء بدن تا جایی پیش رفته است و به یک امر رایج تبدیل شده است که «مرجع خرید و فروش کلیه انسان در ایران» و «قیمت روز کلیه همراه با جدول قیمت»، تنها عنوان چندین وبلاگ و وبسایتهای فعال در این بازار است.
فروشنده چشم
فروش اعضای بدن به کلیه محدود نمیشود، بلکه روی دیوارها «چشم فروشی» هم به چشم میخورد. یک فروشنده «چشم» میگوید: «شش ماه پیش در تهران یک کلیهام را شش میلیون فروختم. الان هم بهشدت فشار مالی دارم. حاضرم با همان شش میلیون چشمم را بفروشم… سهبچه دارم و صاحبخانه جوابم کرده است. بیسواد و بیکار هستم و باید خرجی فرزندان و همسرم را بدهم. چشم من مال شما، هرکار دوست دارید، با آن انجام دهید… چه اهمیت دارد که من یک دست داشته باشم یا نداشته باشم؟ یک پا داشته باشم یا نداشته باشم؟ لازم باشد، حتی پوستم را هم میفروشم.»
آگهی ها
انتخاب اول تیر ۹۶: «آگهیها پر است از گروههای خونی، شماره تلفنهایی با خطوط اعتباری و دستخطهایی که معلوم است موقع نوشتن میلرزیده است. یکی از ورزشکار بودن و جوانیاش نوشته و دیگری نیاز مالیاش را فریاد زده و آن یکی هم دلال و خریدار هر نوع کلیهای است.»
دیوارها
آفتاب یزد ۵ دی ۹۵: «اگر در گذشته دیوارهای شهر و سطح باجههای تلفن به صفحه نیازمندی روزنامهها تبدیل و اشباع از آگهیهای خرید و فروش کلیه شده بود و اگر اسم فروشندگان این کلیهها تصویر در و دیوارهای شهر را که آگهیهای فروش کلیه بر آنها نصب شدهاند، تداعی میکرد، این بار در کنار این شیوه سنتی فروش کلیه، شیوههای جدیدی سر برآوردهاند که بازار گرمی هم دارند. این روزها فروشندگان کلیه پیجهایی برای فروش کلیه در اینستاگرام ایجاد کردهاند که دنبال کنندههای خاص خود را دارند».
مردمسالاری ۱۶ آذر ۹۵: «بازاری گرم و داغ همچون بازار سکه، ارز و مسکن؛ با این تفاوت که قسمتی از جانت را میفروشی. اما به چه قیمت و بهایی؟! در این بازار، کلیه یکی از پرحاشیهترین کالاها از نظر قیمت و تقاضاست. ایران تنها کشوری است که فروش کلیه در آن قانونی است».
«توریست درمانی»!
تمامی کلیههای فروشی به بیماران ایرانی پیوند زده نمیشود، بلکه بخش عمدهای از آنها به شهروندان خارجی فروخته میشود. چون در بسیاری از این کشورها خرید و فروش کلیه قانونی نیست یا برخی اتباع کشورهای دیگر به ایران سفر میکنند و در اینجا اقدام به عمل پیوند اعضای بدن که از نیازمندان ایرانی تامین میشود میکنند.
بخشی از پیوند به بدن اتباع خارجی به بهانه «توریست درمانی» صورت میگیرد، درصورتی که این عنوان در کشورهای دیگر معنای متفاوتی دارد.
سایت باشگاه خبرنگاران جوان ۶ آذر ۹۵: «آگهیهای «فروش فوری کلیه» به آن سوی مرزها هم رسیده است. هفته اول آبان موج پیوند پرحاشیه پیرمرد ۷۸ساله مقیم آمریکا در یکی از بیمارستانهای دولتی تهران به رسانههای آمریکایی هم رسید. خبر این بود: «مردی ۷۸ساله با پرداخت ۷هزار دلار به جوان ۲۳ساله ایرانی در این کشور پیوند کلیه انجام داد...»
طی دو سال ۹۴ و ۹۵ فقط ۹۷ هندی برای پیوند عضو به ایران آمدهاند. این در حالی است كه مطابق بند ۳ دستورالعمل مصوب ۲۹ مهر ۱۳۸۷ اهداكننده و گیرنده كلیه باید دارای تابعیت یكسان باشند.
گروگان ...
كمالیپور «نایب رئیس كمیسیون قضایی وحقوقی مجلس» اسفند ۹۵: «در ایران با ضعف قانون در حوزه برخورد با فروش اعضای بدن مواجهیم؛ موضوعی كه موجب شده تا جرائم متعددی شكل بگیرد و گاهی متخلفان برای رسیدن به مقاصد خود افرادی را گروگان میگیرند تا بتوانند برخی اعضای بدن وی را خارج كنند.» کمالی پور مانند دیگر انکار کنندگان واقعیت در نظام، از افراد «سودجویی» سخن میگوید تا تقصیر را بر گردن آنها بیندازد، اما کوچکترین اشارهیی به هزاران نفری که بر اثر فقر ناشی از اختلاسهای میلیاردی و صرف ثروت کشور در تجاوزکارانه های تجاوزکارانه حکومت، مجبور به فروش اعضای بدن خود میشوند، نمیکند.
در طول ۴ دهه حاکمیت ولایت فقیه نه تنها دنیای مردم ایران آباد نشد، بلکه مردم مجبور شدهاند به خاطر لقمه ای نان، اعضای بدنشان را به حراج بگذارند.
فقر، بیکاری، انتخاب بین خودکشی و ...، دیدن یک آگهی بر دیوار شهر، فکر کردن های متمادی، ناچاری، گرسنگی، نبود هیچ راه چاره، دست بردن به قلم و یک برگه کاغذ، دستانی لرزان، فروش تکههایی از بدن خود برای دریافت اندکی پول، لرزش مشهود دستانی به هنگام نوشتن آگهی فروش اعضای بدن، امتداد بی پایان فقر و دیگر هیچ.
سرنوشتی تلخ که بسیاری از مردمان کوچه و کوی پیرامونمان به آن دچارند. در بعضی مناطق شهر آگهیهای فروش اعضای بدن بیشتر از آجرها، بر روی دیوار خودنمایی میکنند. خرید و فروش کلیه سالهاست که باب شده اما فروش تکههایی از کبد، قرنیه چشم، اجاره دادن رحم، فروش مغز استخوان و... جدیدترین راه و روش برای درمان درد بیپولی است. خرید و فروش کلیه در کشور، نهتنها مخفی نیست بلکه آنقدر آشکارا شده که میتوان سر اعضای مختلف آنقدر چانه زد تا به توافق نیز رسید این درد فقط بر روی دیوارهای شهر خودنمایی نمیکند، برای آن در فضای مجازی، سایتها و کانالهای مخصوص این خرید و فروش هم افتتاح شده است.
خرید و فروش اجزاء بدن تا جایی پیش رفته است و به یک امر رایج تبدیل شده است که «مرجع خرید و فروش کلیه انسان در ایران» و «قیمت روز کلیه همراه با جدول قیمت»، تنها عنوان چندین وبلاگ و وبسایتهای فعال در این بازار است.
فروشنده چشم
فروش اعضای بدن به کلیه محدود نمیشود، بلکه روی دیوارها «چشم فروشی» هم به چشم میخورد. یک فروشنده «چشم» میگوید: «شش ماه پیش در تهران یک کلیهام را شش میلیون فروختم. الان هم بهشدت فشار مالی دارم. حاضرم با همان شش میلیون چشمم را بفروشم… سهبچه دارم و صاحبخانه جوابم کرده است. بیسواد و بیکار هستم و باید خرجی فرزندان و همسرم را بدهم. چشم من مال شما، هرکار دوست دارید، با آن انجام دهید… چه اهمیت دارد که من یک دست داشته باشم یا نداشته باشم؟ یک پا داشته باشم یا نداشته باشم؟ لازم باشد، حتی پوستم را هم میفروشم.»
آگهی ها
انتخاب اول تیر ۹۶: «آگهیها پر است از گروههای خونی، شماره تلفنهایی با خطوط اعتباری و دستخطهایی که معلوم است موقع نوشتن میلرزیده است. یکی از ورزشکار بودن و جوانیاش نوشته و دیگری نیاز مالیاش را فریاد زده و آن یکی هم دلال و خریدار هر نوع کلیهای است.»
دیوارها
آفتاب یزد ۵ دی ۹۵: «اگر در گذشته دیوارهای شهر و سطح باجههای تلفن به صفحه نیازمندی روزنامهها تبدیل و اشباع از آگهیهای خرید و فروش کلیه شده بود و اگر اسم فروشندگان این کلیهها تصویر در و دیوارهای شهر را که آگهیهای فروش کلیه بر آنها نصب شدهاند، تداعی میکرد، این بار در کنار این شیوه سنتی فروش کلیه، شیوههای جدیدی سر برآوردهاند که بازار گرمی هم دارند. این روزها فروشندگان کلیه پیجهایی برای فروش کلیه در اینستاگرام ایجاد کردهاند که دنبال کنندههای خاص خود را دارند».
مردمسالاری ۱۶ آذر ۹۵: «بازاری گرم و داغ همچون بازار سکه، ارز و مسکن؛ با این تفاوت که قسمتی از جانت را میفروشی. اما به چه قیمت و بهایی؟! در این بازار، کلیه یکی از پرحاشیهترین کالاها از نظر قیمت و تقاضاست. ایران تنها کشوری است که فروش کلیه در آن قانونی است».
«توریست درمانی»!
تمامی کلیههای فروشی به بیماران ایرانی پیوند زده نمیشود، بلکه بخش عمدهای از آنها به شهروندان خارجی فروخته میشود. چون در بسیاری از این کشورها خرید و فروش کلیه قانونی نیست یا برخی اتباع کشورهای دیگر به ایران سفر میکنند و در اینجا اقدام به عمل پیوند اعضای بدن که از نیازمندان ایرانی تامین میشود میکنند.
بخشی از پیوند به بدن اتباع خارجی به بهانه «توریست درمانی» صورت میگیرد، درصورتی که این عنوان در کشورهای دیگر معنای متفاوتی دارد.
سایت باشگاه خبرنگاران جوان ۶ آذر ۹۵: «آگهیهای «فروش فوری کلیه» به آن سوی مرزها هم رسیده است. هفته اول آبان موج پیوند پرحاشیه پیرمرد ۷۸ساله مقیم آمریکا در یکی از بیمارستانهای دولتی تهران به رسانههای آمریکایی هم رسید. خبر این بود: «مردی ۷۸ساله با پرداخت ۷هزار دلار به جوان ۲۳ساله ایرانی در این کشور پیوند کلیه انجام داد...»
طی دو سال ۹۴ و ۹۵ فقط ۹۷ هندی برای پیوند عضو به ایران آمدهاند. این در حالی است كه مطابق بند ۳ دستورالعمل مصوب ۲۹ مهر ۱۳۸۷ اهداكننده و گیرنده كلیه باید دارای تابعیت یكسان باشند.
گروگان ...
كمالیپور «نایب رئیس كمیسیون قضایی وحقوقی مجلس» اسفند ۹۵: «در ایران با ضعف قانون در حوزه برخورد با فروش اعضای بدن مواجهیم؛ موضوعی كه موجب شده تا جرائم متعددی شكل بگیرد و گاهی متخلفان برای رسیدن به مقاصد خود افرادی را گروگان میگیرند تا بتوانند برخی اعضای بدن وی را خارج كنند.» کمالی پور مانند دیگر انکار کنندگان واقعیت در نظام، از افراد «سودجویی» سخن میگوید تا تقصیر را بر گردن آنها بیندازد، اما کوچکترین اشارهیی به هزاران نفری که بر اثر فقر ناشی از اختلاسهای میلیاردی و صرف ثروت کشور در تجاوزکارانه های تجاوزکارانه حکومت، مجبور به فروش اعضای بدن خود میشوند، نمیکند.
در طول ۴ دهه حاکمیت ولایت فقیه نه تنها دنیای مردم ایران آباد نشد، بلکه مردم مجبور شدهاند به خاطر لقمه ای نان، اعضای بدنشان را به حراج بگذارند.
نظرات