تغییر رئیس کل بانک مرکزی تداعی روزهای پایانی حکومت وابسته شاه
تغییر رئیس کل بانک مرکزی تداعی کننده روزهای پایانی حکومت شاه است. آن روزها او برای بقای رژیمش اقدام به تغییر نخست وزیرهایش میکرد و مردم در پاسخ او میگفتند: «ما میگیم شاه نمیخوایم نخست وزیر عوض میشه، ما میگیم خر نمیخوایم پالون خر عوض میشه» الان هم شعار مردم این میتواند باشد: «ما میگیم شیخ نمیخوایم، رئیس بانک عوض میشه».
امید کوهنورد
قیام ها و اعتصابهای گسترده در سراسر میهن اسیرمان، روز به روز وسعت بیشتری میگیرد و با عمق پیدا کردن شعارها و خواسته های مردم و روند شتابان آن میرود تا به سرنگونی محتوم استبداد دینی منجر شود.
بحرانهای لاعلاج رژیم پهنه های مختلف و گسترده ای را فرا گرفته که حکایت از عمق پوسیدگی این حاکمیت تبهکار و فاسد دارد. در یک نگاه اجمالی به موج خیرشهای مردمی و اعتصابات و قیامها، میتوان این نمونهها را یادآوری کرد:
کارگران راه آهن ایستگاه ابومسلم مشهد، هرمزگان، نیشابور و زنجان، راه آهن تبریز و آذربایجان شرقی،کارگران و کارکنان شرکت تراورس سرخس، بازاریان تهران و مشهد و اصفهان و کرج، تظاهرات در شهرهای کرج، قم، تهران، ابهر، شیراز، اصفهان، مشهد، اهواز، شاپور جدید اصفهان، کازرون، ابهر، شوش و قزوین یا کارگران نیشکر هفت تپه، جوراب بافان بازار تهران، تاکسی داران قرچک ورامین، مالباختگان پدیده شاندیز مشهد، و کیمیا خودرو در تهران،کاسپین رشت و درگیری مالکین زمینهای کوثر هشتگرد کرج، زندانیان سیاسی اهل سنت و اعتصاب سایر زندانیان در اوین و … بی آبی در شهرهای مختلف اصفهان و خوزستان و چهارمحال و بختیاری و تظاهراتها و درگیریهای مردم این مناطق، معلمان خوزستان، کارگران ملی حفاری اهواز و پانزدهمین روز اعتصاب کامیونداران و…
بیشک اینها نمونه هایی است که در یک بررسی معمول بدست آمده و قطعا که موارد بسیار بیش از این است و صرفا بعنوان تنوع و گستردگی آنها بعنوان نمونه آورده شد ضمن اینکه اینها مربوط به پنج روز اخیر است و شعارهای آنان نیز عمق و رادیکالیزم این خیزشها را بیان میکند که بدرستی بر روی عامل اصلی تمام درد و رنج مردم ایران متمرکز شده اند برای مثال: «ملت گدایی میکند آقا خدایی میکند»، «مرگ بر بسیجی»، «ملا جنایت میکند، سپاه حمایت میکند»، «آسید علی ببخشید دیگه باید بلند شید»، «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای»، «یه اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه»، «سوریه رو رها کن فکری به حال ما کن»، «وای به روزی که مسلح شویم»، «توپ تانک فشفشه آخوند باید کشته شه» یا «آخوند باید گم بشه»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «مرگ بر روحانی» و …
با نگاه به گستردگی این خیزشها که تمامی شهرهای ایران را در مقاطع مختلف در برگرفته و نوع شعارها که نیاز به هیچ توضیحی ندارد و خواسته مردم را کاملا مشخص و روشن کرده و از طرف دیگر سیل لشکریان بیکار و گرسنگان و حتی شاغلین زیر خط فقر در شهرهای مختلف که بحرانهای عمیق اقتصادی و اجتماعی آنها را بخاک سیاه نشانده، چون چیزی برای از دست دادن ندارند علی رغم تمامی تمهیدات شیادانه دیکتاتور در تهدید و تطمیع و یا جو رعب و وحشت و سرکوب و زندان و شکنجه، با شجاعت و بی باکی رو در روی دیکتاتوری مذهبی، با شعارهای براندازانه به تمامیت این رژیم پلید نه میگویند.
خامنه ای که بیش از هرکس دیگری به این شرایط و رسیدن پایان عمر ننگین حکومتش اشراف دارد ولی آنچنان مقهور تهور و شجاعت قیام کنندگان شده که صرفا به مصداق «الغریق متشبثا به کل حشیش» از سر ناچاری و استیصال در پی انجام کاری برآمده و این بار علیرغم حمایت و تعریف و تمجید های اخیرش از دولت روحانی، برای تغییر تیم اقتصادی [تابناک۱۳مرداد۹۷] دولت با جلو فرستادن باند دلواپسان خیز برداشته که شاید فرجی شود!
«تغییر تیم اقتصادی دولت این روزها نقل هر محفلی است، مسئولان و مردم نیز تغییر تیم سیاست گذار اقتصادی را خواستارند. در این بین مراجع تقلید…» [تابناک۱۳مرداد۹۷]
در حالی که بحرانهای لاعلاج، سرتاپای استبداد مذهبی را فرا گرفته، «تغییر مهره» به مصداق از این ستون به آن ستون فرج است نشانه ضعف و استیصال دیکتاتور است.
بیشک رژیم خونخوار ولایت فقیه بدلیل ماهیت مادون سرمایهداری و خصلت ضدبشری اش، نه میخواهد و نه میتواند بطور ریشه ای معضلات و تضادهای جامعه و مردم را حل کند و این تغییر مهره، نه تنها تضادی را از حاکمیت حل نمیکند بلکه باعث تمرکز بیش از پیش قیام کنندگان و در رأس آنها کانونهای شورشی بر روی دیکتاتور بعنوان مانع و عامل اصلی تمامی مشکلات و معضلات مردم و جامعه میشود و البته که تداعی این شعار ماههای پایانی حکومت وابسته شاه میشود که:
«ما میگیم شاه نمیخوایم نخست وزیر عوض میشه، ما میگیم خر نمیخوایم پالون خر عوض میشه» (ما میگیم شیخ نمیخوایم رئیس بانک عوض میشه)
بحرانهای لاعلاج رژیم پهنه های مختلف و گسترده ای را فرا گرفته که حکایت از عمق پوسیدگی این حاکمیت تبهکار و فاسد دارد. در یک نگاه اجمالی به موج خیرشهای مردمی و اعتصابات و قیامها، میتوان این نمونهها را یادآوری کرد:
کارگران راه آهن ایستگاه ابومسلم مشهد، هرمزگان، نیشابور و زنجان، راه آهن تبریز و آذربایجان شرقی،کارگران و کارکنان شرکت تراورس سرخس، بازاریان تهران و مشهد و اصفهان و کرج، تظاهرات در شهرهای کرج، قم، تهران، ابهر، شیراز، اصفهان، مشهد، اهواز، شاپور جدید اصفهان، کازرون، ابهر، شوش و قزوین یا کارگران نیشکر هفت تپه، جوراب بافان بازار تهران، تاکسی داران قرچک ورامین، مالباختگان پدیده شاندیز مشهد، و کیمیا خودرو در تهران،کاسپین رشت و درگیری مالکین زمینهای کوثر هشتگرد کرج، زندانیان سیاسی اهل سنت و اعتصاب سایر زندانیان در اوین و … بی آبی در شهرهای مختلف اصفهان و خوزستان و چهارمحال و بختیاری و تظاهراتها و درگیریهای مردم این مناطق، معلمان خوزستان، کارگران ملی حفاری اهواز و پانزدهمین روز اعتصاب کامیونداران و…
بیشک اینها نمونه هایی است که در یک بررسی معمول بدست آمده و قطعا که موارد بسیار بیش از این است و صرفا بعنوان تنوع و گستردگی آنها بعنوان نمونه آورده شد ضمن اینکه اینها مربوط به پنج روز اخیر است و شعارهای آنان نیز عمق و رادیکالیزم این خیزشها را بیان میکند که بدرستی بر روی عامل اصلی تمام درد و رنج مردم ایران متمرکز شده اند برای مثال: «ملت گدایی میکند آقا خدایی میکند»، «مرگ بر بسیجی»، «ملا جنایت میکند، سپاه حمایت میکند»، «آسید علی ببخشید دیگه باید بلند شید»، «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای»، «یه اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه»، «سوریه رو رها کن فکری به حال ما کن»، «وای به روزی که مسلح شویم»، «توپ تانک فشفشه آخوند باید کشته شه» یا «آخوند باید گم بشه»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «مرگ بر روحانی» و …
با نگاه به گستردگی این خیزشها که تمامی شهرهای ایران را در مقاطع مختلف در برگرفته و نوع شعارها که نیاز به هیچ توضیحی ندارد و خواسته مردم را کاملا مشخص و روشن کرده و از طرف دیگر سیل لشکریان بیکار و گرسنگان و حتی شاغلین زیر خط فقر در شهرهای مختلف که بحرانهای عمیق اقتصادی و اجتماعی آنها را بخاک سیاه نشانده، چون چیزی برای از دست دادن ندارند علی رغم تمامی تمهیدات شیادانه دیکتاتور در تهدید و تطمیع و یا جو رعب و وحشت و سرکوب و زندان و شکنجه، با شجاعت و بی باکی رو در روی دیکتاتوری مذهبی، با شعارهای براندازانه به تمامیت این رژیم پلید نه میگویند.
خامنه ای که بیش از هرکس دیگری به این شرایط و رسیدن پایان عمر ننگین حکومتش اشراف دارد ولی آنچنان مقهور تهور و شجاعت قیام کنندگان شده که صرفا به مصداق «الغریق متشبثا به کل حشیش» از سر ناچاری و استیصال در پی انجام کاری برآمده و این بار علیرغم حمایت و تعریف و تمجید های اخیرش از دولت روحانی، برای تغییر تیم اقتصادی [تابناک۱۳مرداد۹۷] دولت با جلو فرستادن باند دلواپسان خیز برداشته که شاید فرجی شود!
«تغییر تیم اقتصادی دولت این روزها نقل هر محفلی است، مسئولان و مردم نیز تغییر تیم سیاست گذار اقتصادی را خواستارند. در این بین مراجع تقلید…» [تابناک۱۳مرداد۹۷]
در حالی که بحرانهای لاعلاج، سرتاپای استبداد مذهبی را فرا گرفته، «تغییر مهره» به مصداق از این ستون به آن ستون فرج است نشانه ضعف و استیصال دیکتاتور است.
بیشک رژیم خونخوار ولایت فقیه بدلیل ماهیت مادون سرمایهداری و خصلت ضدبشری اش، نه میخواهد و نه میتواند بطور ریشه ای معضلات و تضادهای جامعه و مردم را حل کند و این تغییر مهره، نه تنها تضادی را از حاکمیت حل نمیکند بلکه باعث تمرکز بیش از پیش قیام کنندگان و در رأس آنها کانونهای شورشی بر روی دیکتاتور بعنوان مانع و عامل اصلی تمامی مشکلات و معضلات مردم و جامعه میشود و البته که تداعی این شعار ماههای پایانی حکومت وابسته شاه میشود که:
«ما میگیم شاه نمیخوایم نخست وزیر عوض میشه، ما میگیم خر نمیخوایم پالون خر عوض میشه» (ما میگیم شیخ نمیخوایم رئیس بانک عوض میشه)
نظرات