ایران؛ زندان درهم شکسته
… واقعیت این است که این زندان بزرگ سالهاست که در هم شکسته شده است و مردم در قیام سال ۸۸ و بویژه قیام دی ماه ۹۶ نشان دادند که نه فقط اعتراض کننده به این زندان سازی بزرگ رژیم هستند بلکه خواهان درهم شکستن تام و تمام آن میباشند.
مهدی راد
دکتر محمد زاهدی اصل، رییس انجمن رفاه اجتماعی ایران طی اظهار نظری گفت: در هر ساعت بطور متوسط ۵۰ نفر وارد زندانهای ایران میشوند و اصغر جهانگیر، رییس سازمان زندانهای نظام اعتراف میکند که در فاصله بین سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۹۵ تراکم زندانیان به نسبت ۳۳۳٪ افزایش داشته است و این در حالیست که افزایش نسبی جمعیت کشور در این فاصله زمانی ۶۶٪ بوده است.
این زندانسازی که در بسیاری از مواقع حبسهای طولانی با انواعی از فشارها و محدودیتها را برای زندانیان به ارمغان میآورد از ایران تصویر یک زندان بزرگ را ارائه میکند که البته رژیم حاکم با دامن زدن عمدی به ابعاد آن تلاش میکند آن را جلوهیی از قدرت و تسلطش بر اوضاع نشان دهد. محکومیت ۶ ساله معصومه محمدی فعال ۲۳ ساله فریدونکناری از دستگیرشدگان قیام دی ماه و محبوس فعلی در زندان بابل؛ تشدید فشار بر زنان درویش زندانی از جمله ضبط تلفنهای همراه آنان و حکم به الزام دکتر نازیلا نوری درویش زن زندانی به استفاده از دستبند و پابند بر روی تخت بیمارستان، مفقود الاثر بودن داوود قلیچی، روحانی اهل سنت ترکمن صحرایی بعد از یک ماه از دستگیریش؛ ادامه بازداشت محمد حبیبی معلم آزاده؛ قتل زندانی سیاسی رحمان قربانی در اشنویه (بازداشت شده در ۱۲ خرداد توسط اداره آگاهی خوی)؛ بیخبری از فعالین محیط زیستی بازداشت شده؛ بکارگیری دو زندانی قاتل با تطمیع آنها بوسیله مواد مخدر برای شکنجه سهیل عربی و سرنوشت نامعلوم او پس از اعتصاب غذای طولانی؛ ادامه بازداشت حمیدرضا امینی مدیر یک کانال تلگرامی؛ و ادامه بازداشت وکیل مستقل عبدالفتاح سلطانی؛ و باز در یک تحول کیفی ممنوعیت وکالت پروندههای «سیاسی و امنیتی» برای وکلای مستقل و محدود کردن آن به ۲۰ وکیل معرفی شده حکومتی که به گفته نسرین ستوده یک وکیل زن هم در میان آنها یافت نمیشود و … همه وهمه جلوههایی از اعمال زور و سرکوب برای ارائه تسلط و کنترل بر اوضاع است.
اما واقعیت این است که این زندان بزرگ سالهاست که در هم شکسته شده است و مردم در قیام سال ۸۸ و بویژه قیام دی ماه ۹۶ نشان دادند که نه فقط اعتراض کننده به این زندان سازی بزرگ رژیم هستند بلکه خواهان درهم شکستن تام و تمام آن میباشند. فراگیر بودن این حرکتهای اعتراضی با ثبت حداقل ۱۶ حرکت اعتراضی در روز و تداوم آن که علیرغم خفقان و سرکوب بعضاً روزها و هفتهها استمرار داشته است مانند اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه؛ صنعت فولاد و مردم عرب در اهواز؛ قیام کشاورزان در اصفهان با شعار #رو_به_میهن_پشت_به_دشمن [بهعنوان نمونه: از سر در دانشگاه تهران تا #رو_به_میهن_پشت_به_دشمن] در نمازجمعه فرمایشی رژیم؛ اعتصابهای گسترده بانه و دیگر شهرهای کردی؛ و اعتصاب کامیونداران که به دلیل سازمانیافتگی و اتحاد تبدیل به نمادی از قدرت مردمی شدند و در اوج این اعتراضات، تظاهرات خشمگینانه مردم کازرون که با شعارهای «میکشم میشکم آنکه برادرم کشت» و «وای به روزی که مسلح شویم» خواست سرنگونی طلبانه خود را به صراحت به گوش جهانیان رساندند و همه حاکی از بیان این خواسته مبرم و ضروری و فوری است که هراس سرنگونی را در ارکان زندان سازان حاکم انداخته است.
بخت نیک مردم ایران در برخورداری از مقاومتی که توان گردهم آوری بیش از ۱۰۰هزار گریخته از ستم و استبداد را در خارج از کشور دارد و میتواند این گردهمایی را با شرکت مهمترین شخصیتهای تاثیرگذار از ۵ قاره جهان تبدیل به تریبون قدرتمندی برای بازتاب صدای ایران از جمله در ۹ تیر ماه امسال در سطح بینالمللی بکند؛ آنچه نوید پیروزی محتوم مردم ایران برای درهم شکستن این زندان بزرگ و سرنگونی محتوم حکومت زندان ساز است.
نظرات