دو تهدید خامنهای علیه جامعه جهانی و کشورهای منطقه؛ دست خالی و دیگر هیچ
دو تهدید خامنهای علیه جامعه جهانی یعنی امید بستن به فعالیتهای اتمی و فراخوان دادن به «جوانان عرب»، بعید است در این روزگار کسی را بترساند فقط نشان میدهد که در سلاح خامنهای گلولهها به سرعت پایان مییابند.
جنبش دادخواهی و تثبیت گفتمان سرنگونی
سخنرانی سالیانه خامنهای بر سر قبر خمینی در مراسمی که بهمناسبت سالمرگ او برگزار میشود فرصتی برای دست گذاشتن او بر روی مهمترین مسائل نظامیست که در انتهای قرن بیستم و ابتدای قرن بیستویکم بر ایران سلطه یافته است.
سال پیش خامنهای خطاب به نیروهایش در آن مراسم تصریح کرد که مصادیق شهید و جلاد در اذهان بدنه نظام جابهجا شده است. اشارهی او به پیشروی جنبش دادخواهی بود که به وضوح صفبندیهای درونی نظام را تحت تأثیر قرار داده بود [بهعنوان نمونه: روحانی و قتل عام ۳۸ ساله] تا آنجایی که در اذهان بدنهی نظام جابهجایی مصادیق شهید و جلاد برخلاف تبلیغات نظام در طول سالهای گذشته شکل گرفته بود. [دهه ۶۰؛ جلاد و شهید]
نیرویی که در آن سخنرانی برجسته و هدف گرفته میشد مجاهدین خلق ایران بودند که کارزار دادخواهی قتلعام شدگان سال ۶۷ را تا عمیقترین لایههای درونی نظام به پیش برده بودند؛ امری که بهوضوح آثار شدیدتر و گستردهتر خود را در ماههای بعد در تغییر سپهر سیاسی جامعه و تثبیت گفتمان سرنگونی در عرصه عمومی نشان داد. [بهعنوان نمونه: روایت یک شکست نظام؛ سخنرانی خامنهای دربارهی قیام ایران]
ارتقاء سطح مناقشه
امسال اما سطح و دامنه مناقشهای که نظام در آن درگیر است افزایش و گسترش یافته است. افزون بر علل و دلایل داخلی که نظام را تهدید میکند؛ روابط بینالمللی آن نیز به شدت آسیب دیده است؛ آمریکا از برجام خارج شده است. پولهای فراوانی که از طریق یا بهواسطهی برجام در اختیار خامنهای قرار گرفت دیگر تکرار نمیشود؛ آنچه نخستین تأثیرش را بر تأمین مالی جنگهای سپاه در کشورهای منطقه میتواند نشان دهد.
از برجام پوستهای باقی مانده است که تنها الفاظ امیدوار کنندهی اروپا دلیل باقی ماندن آن است و گرنه در عالم واقع با نزدیک شدن به دو سرفصل مرداد و آبان که تحریمهای آمریکا در عرصههای مختلف فعال میشوند، شرکتهای اروپایی برای خروج از ایران از یکدیگر سبقت میگیرند. [بهعنوان نمونه: شرکتهای متوسط اروپایی در مسیر خروج از ایران؛ حرکت مرکل در زمین آمریکا]
تا آنجایی که به خامنهای باز میگردد در قلب این مناقشه نقش و جایگاه مجاهدین خلق را میبیند؛ بیدلیل نیست که در سخنرانی ۱۴ خرداد ۹۷ بر سر قبر خمینی از آنها بهمثابه «خوارج» در سالهای آغازین برپایی خلافت اسلامی! در ایران یاد میکند؛ آنچه به گفته خامنهای «رؤسایشان خائن و زیردستهایشان -طبقات پایینشان- جاهل و فریبخورده بودند.» [بهعنوان نمونه: «شیطان سازی» چیست؟؛ هدف خامنهای و سپاه از «شیطان سازی» علیه مجاهدین]
سه تهدید دشمن خامنهای
خامنهای وضعیتی که نظامش در آستانهی ۴۰ سالگی در برابر آن قرار گرفته است را ذیل سه تهدید دشمن توصیف میکند. به گفتهی خامنهای «امروز نقشهی دشمن این سه چیز است: فشار اقتصادی، فشار روانی، و فشار عملی».
فشار اقتصادی به گفته خامنهای معادل «تحریم» است. تحریم برای خامنهای به معنی ناتوانی در فروش نفت و ناتوانی در دریافت پول نفت فروخته شده است؛ دو محوری که تخت روانچی، معاون سیاسی دفتر روحانی پس از مذاکرات صورت گرفته با اعضای باقی مانده در برجام به صراحت اعلام کرد. [رمزگشایی از نخستین نشست برجام در پسابرجام؛ دو خواستهی اصلی نظام]
خامنهای البته در سخنرانی خود بر سر قبر خمینی به «فشار روانی» بیشتر توجه نشان میدهد. زیرا فشار اقتصادی برای عقب راندن نظام در عرصههایی صورت میگیرد که خامنهای از آنها با کد «فشار روانی» یاد میکند. اما نحوهی ورود خامنهای به این قسمت نشان دهندهی آن است که او بیش از آنکه هدفش پاسخگویی به طرفهای خارجی باشد، بدنهی نظام را مخاطب قرار میدهد تا آنها در مؤلفههای قدرت نظام تردید نکنند. به همین دلیل هم است که او عنوان این بخش از سخنرانیاش را «فشار روانی» انتخاب کرده است.
اساس استدلال خامنهای در این بخش رو به بدنهی نظام این است که دشمن میخواهد «نقاط قوت جمهوری اسلامی» را «بهعنوان نقاط چالش آفرین معرفی» کند، با این هدف که نیروهای نظام «نسبت به آنها دلسرد» شوند.
خامنهای به روشنی میداند که با قطع پول نفت؛ نخستین اعتراضات از درون نظام او به آسمان برخواهد خواست؛ آنچه از نگاه خامنهای به «دلسرد» شدن آنها در دفاع از مؤلفههای قدرت نظام منتهی میشود.
خامنهای در این سخنرانی غنیسازی اورانیوم، فعالیتهای موشکی، و دخالت در کشورهای منطقه را سه مؤلفه قدرت نظام معرفی میکند که دشمن با فشار روانی میخواهد آنها را بهعنوان نقاط «چالش آفرین» و «ضعف» نظام نشان دهد.
خامنهای خطاب به نیروهای نظام تصریح میکند: «دشمن درصدد آن است که ما از نقاط قوّت خودمان صرفنظر کنیم».
سومین محور فشارها در سخنرانی خامنهای به بحث قیام اشاره دارد؛ آنجایی که او از آن با عنوان «فشار عملی» یاد میکند. به گفتهی خامنهای آنها میخواهند «در کشور آشوب ایجاد کنند».
اما این «آنها» چه کسانی هستند؟
نقشهی «فشار عملی» به تصریح خامنهای به این صورت است که «از مطالبات مردمی سوءاستفاده کنند. ممکن است در یک شهری، در یک نقطهای از کشور یک عدّهای مطالبهای داشته باشند، جمع بشوند، دنبال مطالباتند؛ مثلاً کارگرانی هستند، دنبال مطالبات کارگریاند؛ یا مردمی در یک شهری، دنبال مطالبات شهری خودشان هستند. دشمن در یک چنین مواردی نقشه میکشد، عوامل نفوذی خود را» «به تعداد معدودی در این اجتماعات وارد میکنند تا اجتماعات آرام مردم را تبدیل کنند به حرکت ضدّ امنیّتی و حرکت آشوبگرانه»؛ «این نقشهی دشمن است، ما خبر داریم؛ نشستهاند برنامهریزی کردهاند برای این کار».
به این ترتیب خامنهای نیروهای نظام را در برابر آنچیزی که نظامشان با آن مواجه است هوشیاری میدهد؛ فشار اقتصادی که خود را در قطع فروش نفت و قطع دریافت پول آن نشان میدهد با این هدف که در اذهان بدنهی نظام دفاع از سه مؤلفه قدرت سلطنت ولایت مطلقه فقیه -اتمی، موشکی، دخالت منطقهای- به زیر سئوال برود؛ در بستری از قیامهای ادامه دار که اساس موجودیت نظام را به چالش میکشد.
دستِ خالی
اما آیا خامنهای به جز هوشیاری دادن به نیروهای نظام کار دیگری هم میتواند بکند؟ آیا برای آنها رهنمود عملی هم ارائه میدهد که بتوانند نظامشان را از شرایط فعلی به سلامت خارج کنند؟
پاسخ تقریبا منفیست.
هیچ رهنمود صریح و عملی خطاب به بدنهی نظام در این سخنرانی دیده نمیشود و بحث تنها در پیرامون هوشیاری دادن حرکت میکند. احتمالا خامنهای بهعنوان مطلعترین فرد نظام میداند که نیروهایش توانایی ایستادگی در چنین شرایطی را ندارند؛ بهخصوص آنجایی که با شاره به قیامآفرینان تصریح میکند: «سرِ آنها به سنگ خواهد خورد»؛ از قیام بهعنوان پدیدهای جاری و حتمیت تدوام آن خبر میدهد.
در این شرایط ریزش، بریدگی و فرار ویژگیهاییست که با چشم غیر مسلح هم میتوان در نظام سلطنت ولایت مطلقه فقیه دید؛ آنچه خامنهای از آن با عبارت «دلسرد» شدن یاد میکند.
دو ابزار
در سخنرانی ۱۴ خرداد ۹۷ بر سر قبر خمینی، خامنهای تنها دو ابزار در دست خود مییابد که با آن دشمنان خارجی را تهدید کند؛ ابزار اتمی و ابزار منطقهای.
خامنهای میگوید: «از برخی حرفهای بعضی از دولتهای اروپایی اینجور برمیآید که اینها توقّع دارند ملّت ایران، هم تحریمها را تحمّل کند و با تحریمها دستوپنجه نرم کند، و هم از فعّالیّت هستهای خود که نیاز قطعی آیندهی کشور است دست بکشد و این محدودیّتهایی را که بر او تحمیل کردهاند ادامه بدهد. من به این دولتها میگویم بدانند که این خواب آشفته، تعبیر نخواهد شد؛ ملّت ایران و دولت ایران، این را تحمّل نخواهند کرد که هم تحریم باشند، هم در محدودیّت هستهای و حبس هستهای قرار داشته باشند؛ این نخواهد شد.»
عباراتی که حکایت از ناامیدی قطعی خامنهای از امکان تداوم برجام با اروپاییها دارد.
پس از این مقدمه، خامنهای از تهدید خود اینچنین رونمایی میکند: «سازمان انرژی هستهای موظّف است سریعاً مقدّمات و آمادگیهای لازم را برای رسیدن به ۱۹۰ هزار سو -فعلاً در چهارچوب برجام- فراهم بکند و برخی مقدّمات دیگر را که رئیسجمهور محترم دستور آن را دادند، از همین فردا آغاز کند.»
او در این قسمت میخواهد با برگی بازی بکند که پیشتر در زمان احمدینژاد با آن بازی کرده بود و سرانجام آن برایش حضور با زانوان خونین در مذاکره با آمریکا بود با این تفاوت که در آن روزگار، سیاست مماشات با سلطنت ولایت مطلقه فقیه در عرصهی بینالمللی موسیقی متن همه چیز بود و در داخل کشور نیز در شرایط انفجاری امروز قرار نداشتیم؛ شرایطی که در آن از هر جرقه حریق بر میخیزد. [بهعنوان نمونه: اعتصاب سراسری رانندگان کامیون؛ قانون جرقه و حریق]
تهدید دوم خامنهای اما به زبان عربی صورت میگیرد؛ آنجایی که به گفتهی خودش در پایان سخنرانی؛ جوانان عرب را مخاطب قرار داده و میگوید:
«الخضوع للهیمنة الأمریکیّة، عدم اتّخاذ موقف حازم و حاسم من العدوّ الصّهیونیّ الغاصب، المواقف العدائیّة من الإخوة، والتّزلّف للأعداء، کلّ ذلک قد جعل من بعض الحکومات العربیّة عدوّة لشعوبها. و أنتم أیّها الشّباب تتحمّلون مسؤولیّة إلغاء هذه المعادلة الباطلة.»
عباراتی که در سایت خامنهای به این صورت ترجمه شده است: «زیر بار سلطهی آمریکا رفتن، عدم موضعگیری قاطع در برابر دشمن صهیونیستی غاصب، مواضع دشمنانه با برادران، و تملّق به دشمنان، همهی اینها از برخی دولتهای عربی، دشمنی برای ملّتهای خود ساخته؛ و شما جوانان مسئولیّت از بین بردن این معادلهی باطل را بر دوش دارید.» [سایت خامنهای ۱۴ خرداد ۹۷]
به نظر میرسد خامنهای میخواهد با تهدید دولتهای عرب منطقه به سرنگون شدن به همه طرف حسابها این را یادآوری کند که او قادر خواهد بود بحران سرنگونی نظامش را به سایر کشورها صادر کند.
این تهدید البته حرف و عمل جدیدی نیست و کاریست که خمینی بعد از تسلط بر ایران به طور حرفهای و تمام قد با تلاش برای سرنگونی دولتهای منطقه در پیش گرفت. این سیاست پس از نزدیک به ۴۰ سال در انتهای مسیر خود قرار دارد و خامنهای نمیتواند آنرا به مثابه یک برگ جدید بازی کند.
سطح تهدیدات، و شاخ و شانه کشیدنهای خامنهای در سخنرانی ۱۴ خرداد ۹۷ حکایت از دست خالی و ناتوانی او دارد. در حالی که خامنهای توانایی مهار قیامها در داخل کشور را ندارد به وضوح میبیند که به تدریج اراده لازم در این رابطه نیز در میان نیروهایش تضعیف میشود. آنها غیرت خود را برای دفاع از مؤلفههای قدرت نظام از دست میدهند زیرا در شرایطی قرار گرفتهاند که موجودیتشان در خطر است؛ این لشکر ترسیده با سخنرانی خامنهای جمع و جور نخواهد شد.
امید بستن به فعالیتهای اتمی و فراخوان دادن به «جوانان عرب»، بعید است در این روزگار کسی را بترساند فقط نشان میدهد که در سلاح خامنهای گلولهها به سرعت پایان مییابند.
نظرات