آزادی زنان در حاکمیت آخوندها از نگاه مریم رجوی

تحت حاکمیت آخوندها، نمیتوان انتظار داشت کمترین قدمی برای احقاق حقوق و آزادی زنان برداشته شود. اين پاسخ مریم رجوی به سوال خبرنگار یک مجله فرانسوی با نام ویمن ساید است.
راستی چرا؟
مریم رجوی می‌گوید: زنستیزی ویژگی ذاتی دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران است و اگر این رژیم بخواهد حتی یک قدم از سرکوب و تبعیض علیه زنان عقب‌نشینی کند، خود را نفی کرده است. به همین دلیل در این حکومت کمترین امکانی برای احقاق حقوق زنان نیست. این رژیم رفرمناپذیر است. این واقعیت را تاریخچه وقایع نزدیک بهچهار دهه گذشته اثبات کرده است. این رژیم نمی‌تواند از هیچ یک از اصول پایه خود دست بردارد و هم چنان در قدرت باشد. در سهمقطع مختلف آخوندهایی ظاهر شدند که مدعی میانه‌روی بودند؛ یکبار رفسنجانی، یک بار خاتمی و حالا روحانی. اما در عمل ثابت شد که وظیفهیی جز طولانی کردن عمر  رژیم ندارند و کمترین فاصلهیی از سیاستهای زنستیزانه نمیگیرند. رفسنجانی میگفت مغز زنان کوچک است، و در دوره رئیس جمهور کنونی بیش از ۷۰ زن اعدام شدهاند.

اما منظور از زن ستیزی چیست؟ و چرا این رژیم زن ستیز است؟

«مردم ایران برای بهدست آوردن آزادی و دمکراسی، در سال ۱۳۵۷ دیکتاتوری سلطنتی را سرنگون کردند. در آن زمان خمینی توانست از خلأ جنبشهای آزادیخواه و احزاب دمکراتیک که طی یک پروسه طولانی اختناق در زمان شاه، سرکوب شده بودند، استفاده کند و رهبری انقلاب را سرقت کند. خمینی مرتجعی مستبد بود. بنابراین از هنگام بهقدرت رسیدن کار محوریاش مقابله با خواستهای دمکراتیک جامعه بود. اما این خواستها بیش از همه توسط زنان نمایندگی میشد که در مقیاس میلیونی در انقلاب ۵۷  مشارکت کرده بودند. آنها آگاه شده بودند و دیگر نمی‌خواستند نابرابری و تحقیرشدگی را تحمل کنند.
استبداد مذهبی که خمینی برقرار کرد، می خواست با سرکوب زنان، تمام جامعه را بهبند بکشد».
(از کتاب نه حجاب اجباری، نه دین اجباری، نه حکومت اجباری)
بلافاصله بعد از انقلاب ۵۷ ومستقر شدن آخوندها، خمینی و پس از او جانشینانش سرکوب سیستماتیک و نهادینه زنان را آغاز کردند. به طوری که در فاصله کوتاهی حتی قوانین قبلی که برخی از آزادی‌های زنان را تضمین می‌کرد، لغو و به جایش قوانین سرکوبگرانه جدید وضع شدند.
«خمینی در ۲۲ بهمن حاکمیت شوم‌اش را شروع کرد. فقط ۱۵روز بعد در ۶ اسفند قانون حمايت خانواده را ملغی کرد. در ۹ اسفند تبعيض جنسي عليه زنان را به عرصه ورزش کشاند. در ۱۳ اسفند حق یک‌جانبه طلاق را به‌مردان داد. در ۱۵ اسفند قانون خدمات اجتماعي زنان را لغو کرد و در ۱۶ اسفند حجاب اجباری را به‌کارمندان زن تحمیل کرد كه مجري آن در ادارات ارتش همين رئيس جمهور فعلي رژيم، آخوند روحانی بود».

یک تناقض بزرگ

واقعیت این است که موقعيت زنان تحت استبداد مذهبی حاکم بر ایران، هیچ تناسبی با جايگاه شايسته زن ايراني و سطح آگاهی و پیشرفت فکری و مبارزاتی آن ندارد.
مریم رجوی در مصاحبه با مجله ویمن ساید این تناقض بزرگ را چنین توضیح می‌دهد:
«از چند دهه پیش از انقلاب مشروطه ایران، زنان ایران برای بهدست آوردن آزادی و برابری شروع بهمبارزه کردهاند. تلاش زنان ایران در این تاریخ طولانی مملو از شور و پشتکار است. چهرههای بزرگ و نامداری از زنان در عرصه شعر، ادبیات، آموزش، و رشتههای علمی ظاهر شدهاند که تلاش کردهاند هویت تازه زن ایرانی را که یک هویت آزاد و رها و انتخابگر است اثبات کنند. فداکارانهترین این تلاشها توسط زنانی صورت گرفته که بهمبارزه با دیکتاتوری رو آوردهاند. در این مبارزه آنها هم برای آزادی مردمشان جنگیدهاند، هم برای ترسیم هویت جدیدی از زن ایرانی که میخواهد مستقل و آزاد باشد و سرنوشت خودش را بهدست بگیرد و در تغییر سرنوشت کشورش نقش تعیینکننده داشته باشد. در مبارزه با استبداد مذهبی ملاها که یکی از وحشیترین دیکتاتوریهای تاریخ ایران  است، زنان ایران، هم در شکنجهگاهها، هم در میدان تیرباران هم در صفوف قیامها و هم در جنبش سازمانیافته مقاومت، نقش پیشتاز و تعیین کننده داشتهاند.
این واقعیت که امروز زنان ایران در سطوح مختلف هدایت سازمان مجاهدین را برعهده دارند و بیش از نیمی از اعضای شورای ملی مقاومت هستند، حاصل همان فداکاریها و پیشتازیها است. زنان ایران در یک مبارزه سخت و طولانی و در مسیری پر از مانع و تاریکی و بغرنجی، صلاحیت خود را بهدست آوردهاند».

مریم رجوی – یک ایران جدید

مریم رجوی می‌گوید: از سالها پیش، من از سوی مقاومت ایران، مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی را یکی از مهمترین مواد برنامه این مقاومت برای ایران آزاد فردا اعلام کردهام. رهبری زنان، از نظر ما یک رویا یا یک شعار زیبا نیست؛ بلکه واقعیتی قابل دسترسی است. زیرا یک پشتوانه غنی از مبارزه زنانی دارد که در مبارزهیی دشوار در برابر این رژیم شایستگی کسب کرده اند.

ما پیوسته بر این اعتقاد تأکید می‌کنیم که زن ایرانی نقش تعیین‌کننده در تغییر ایران به‌سوی آزادی دارد.

برای ایران پس از سرنگونی ولایت فقیه، برنامه ما برقراری يك دمكراسي بر اساس آزادي، برابري و جدايي دين از دولت و لغو حكم اعدام است. ما برآنیم که زنان باید در همة زمینه ها حقوق برابر داشته باشند. از جمله برابري در آزاديها و حقوق اساسي برابري در مقابل قانون،  برابري اقتصادي، برابري در خانواده و آزادی‌ انتخاب پوشش و مشارکت فعال و برابر در رهبری سیاسی.

نظرات

پربیننده ترین

سرکوب و ادامه اعتراضات در هفته دوم مرداد

سخن روز: خامنه‌ای و روحانی؛ یأس و درماندگی به‌زبان معکوس