هراس رژیم از سرکوب عریان مردم!

کنفرانس مسعود امیرپناهی در شبکه تصویری ایران آزادی

مقدمه

این روزها شاهد انتشار اخبار شهادت بازداشت شدگان قیام هستیم. شهیدانی که در زیر شکنجه آدمکشان رژیم به شهادت رسیدند و رژیم هم بزدلانه از زیر مسئولیت این قتلهای سیستماتیک به بهانه‌های مسخره مثل خودکشی شانه خالی می‌کنه!؟ اما چه کسی نمی‌دونه که در شکنجه‌گاههای رژیم چه خبره؟
یادمان نرفته که رژیم چگونه در قیام ۸۸ با شلیک مستقیم به تظاهرات و یا زیر گرفتن تظاهرکنندگان با خودرو، یعنی یک سرکوب عریان، تلاش می‌کرد که قیام مردم رو سرکوب کنه ! همه ما لحظه شهادت ندا رو یادمونه، اما امروز رژیم روش سرکوبش رو تغییر داده!! بنابراین امروز می‌خواهیم این تغییر در روش سرکوب و چرایی اون رو بررسی کنیم؟
قبل از اینکه به سئوالات بپردازیم اجازه بدین با نگاهی به انقلاب ضد سلطنتی در سال ۱۳۵۷ و به عواملی که منجره به این انقلاب شد بپردازیم تا بتونیم بر اساس این مبنا بحثمون رو پیش ببریم. سئوال محوری که در این رابطه مطرح هست این است که:
چگونه انقلاب ضد سلطنتی در سال۵۷ به پیروزی رسید؟ در حالی که جیمی کارتر در ۱۰ دی ۱۳۵۶یعنی ۱۳ ماه پیش از سرنگونی شاه، وقتی که به ایران سفر کرده بود، در ضیافت شامی که شاه برای کارتر ترتیب داده بود، ایران را جزیره ثبات نامیده بود اشاره کارتر به ثبات سیاسی رژیم شاه بود که مثلا مخالفی نداره اقتصاد شکوفا و الی آخر... اما تنها یک هفته پس از اون یعنی در ۱۷دی ۱۳۵۶ جرقه انقلاب در قم زده شد...!! چرا...؟
وقتی که کارتر در سال ۱۳۵۵ در آمریکا به ریاست جمهوری رسید، سیاست رسمی که اعلام کرد سیاست حقوق بشر بود. به همین دلیل هم به شاه فشار آورد که باید اعدام و شکنجه رو متوقف کنه، از اونجایی هم که رژیم شاه از هر نظر وابسته به آمریکا بود، این سیاست رو کنار گذاشت و همین عامل یعنی توقف شکنجه و اعدام طلسم اختناق رو البته در یک پروسه یکساله شکست و شاهد شکل گیری تظاهراتها از اشکال موضعی و کوچکترش به تظاهراتهای میلیونی مردم بودیم، البته این پروسه هم فراز و نشیبهایی هم داشت یعنی گاهی تظاهرات کاهش پیدا می‌کرد و گاهی اوج می‌گرفت.
اما از یاد آوری این تاریخچه می‌خواهم چه نتیجه‌ای بگیرم؟
می‌خوام بگویم آنچه که پیش از سیاست حقوق بشر کارتر مانع حرکت مردم بود، سایه سرکوب ساواک، شکنجه و اعدام بود، اونچه که ما اصطلاحا بهش می‌گوییم طلسم اختناق و به محض اینکه این سرکوب به دلیل فشار آمریکا برداشته شد، نارضایتی مردم امکان بروز پیدا کرد، تاجاییکه همه اقشار مردم از پیرترین افراد تا کودکان هم در تظاهراتهای میلیونی شرکت می‌کردند. اگرچه شاه تظاهراتها رو به گلوله می‌بست و روزانه شهید داشتیم اما ترس ریخته بود چون دیگه ساواکی در کار نبود، شکنجه و اعدامی نبود، دستگیری زیاد بود اما از شکنجه و اعدام خبری نبود.
حالا بیاییم سراغ رژیم ولایت فقیه، این ولی فقیه طلسم شکسته این تجربه رو داره می‌دونه به محض اینکه اعدام و شکنجه رو برداره صدبار بیشتر از شاه مورد نفرت مردمه و طبعا سریعتر هم سرنگون می‌شه، کما اینکه قیامهای ۷۸، ۸۸ و حالا ۹۶ یک نگاهی به شعارها و خواستهای مردم بکنید!؟ مستمر تکامل پیدا کرده از خواستهای صنفی به سرعت به مطالبات سیاسی و بعد هم شعار مرگ بر خامنه‌ای و شعار سرنگونی رسیده یعنی از سطح به عمق رفته چرا؟ چون رژیم به دلیل ماهیتش توان برآورده کردن خواسته ها و مطالبات مردم رو نداره، و مشخص شد که اصلی ترین مطالبه مردم در این قیام حق حاکمیت مردم و سرنگونی کل نظامه که در شعارهای مردم بود.
با این مقدمه اجازه بدین به سئوالاتی که به دستمون رسیده بپردازیم .

پرسش:
از یک طرف روزهای اول این قیام سراسری ایران یه دفعه منفجر شد اما به تدریج مقداری فروکش کرد...! علتش چی بود؟
مسعود امیرپناهی: 
همیشه علت خاموش شدن اعتراضات اجتماعی از دو حالت خارج نیست یا اینکه دولت مربوطه به خواست مردم تن می‌ده در نتیجه این خواست در همان نقطه متوقف می‌شه یا اینکه پاسخ نمی‌ده که این ادامه پیدا می‌کنه و یا در شکل دیکتاتوریش سرکوب می‌کنه که نه تنها متوقف نمی‌شه بلکه به اشکال رادیکالترش ادامه پیدا می‌کنه، در این قیام مثل همیشه پاسخ رژیم سرکوب بود با این تفاوت که این سرکوب مثل سال ۸۸ سرکوب عریان نبود یعنی نیومد تو خیابون به گلوله ببنده بلکه با کار اطلاعاتی و دستگیرهای شبانه تلاش کرد رعب و وحشت رو در جامعه حفظ کنه بنابراین طبیعیه که مقداری فروکش می‌کنه.
پرسش:
الان رژیم در حال دستگیری جوونایی هست که در جریان قیام سراسری فعال بودند؛ می‌ره شبها سراغ مردم اونا رو دستگیر می‌کنه؛ چگونه باید با این اقدامات رژیم مقابله کرد؟
مسعود امیرپناهی: 
 بله حرف شما کاملا درسته همانطور که در مقدمه صحبتم اشاره کردم رژیم روش سرکوبش رو تغییر داده است. در قیام ۸۸ پس از داستانهای کهریزک و گلوله بستن مردم به این روش رسید، ولی در این قیام با فشارهای بین‌المللی به ویژه از طرف دولت آمریکا و کنگره این کشور رژیم متوجه شد که دیگه نمی‌تونه بکشه و روی اون سرپوش بگذاره به‌خصوص که با وجود شبکه‌‌های اجتماعی اخبار و فیلم جنایتهای رژیم رو در کمترین زمان منتشر می‌شه، به همین دلیل از این روش استفاده میکنه که در تظاهرات شناسایی بکنه و شب به سراغ افراد بره و دستگیر کنه هدفش هم اینکه که با کمترین هزینه سیاسی همچنان سایه سرکوب و رعب و وحشت رو در جامعه حفظ کنه و جنایت خودش را گردن دشمن موهوم بندازه اگر چه می‌دونه هیچ کس حرفش رو قبول نداره ولی اینطوری خودش رو از پاسخگویی خلاص می‌کنه. اینکه جنایتش رو به گردن قربانی بندازه البته در رژیم به اندازه تاریخچه رژیم سابقه داره، در حالی که خمینی فتوای محدور الدم بودن مجاهدین را صادر می‌کرد با وقاحت آخوندی می‌گفت خودشون خودشون رو شکنجه می‌کنن.
اما در رابطه با راه کار مقابله با این گونه روشهای رژیم تنها راه اولا افشای روشهای شناخته شده دشمن و بالا بردن هوشیاری همگانی نسبت به این روشهای سرکوب رژیمه و ثانیا کار جمعی و سازمانیافته یا همون شوراهای مردمیه یعنی باید با همفکری تاکتیکهای دشمن را شناخت و سپس با سازماندهی در حرکت‌های اعتراضی با روشهای مناسب اون رو خنثی کرد.

پرسش:
 این روزها خبر کشته شدن تعدادی از نفراتی که رژیم دستگیر کرده منتشر می‌شه و بعد می‌آد می‌گه اینا خودکشی کردن در صورتی که همه اینو می‌دونن که خودش اونا رو کشته، آیا رژیم می‌خواد اینطوری جلوی قیام رو بگیره؟
مسعود امیرپناهی: 
اول اجازه بدید که این رو روشن کنیم که این برخورد رژیم از موضع قدرته یا ضعف؟ چون ممکنه برخی این رو حمل بر قدرت رژیم بکنن!‌ در صورتی که دقیقا نقطه ضعف این رژیمه. حالا چی شده که به قتل رو آورده، یواشکی و دزدانه به خونه مردم می‌ره و اقدام به آدمربایی شبانه می‌کنه، شک نکنید که اگر رژیم می‌تونست، با شلیک مستقیم مردم را به رگبار می‌بست مگر در سی خرداد سال ۱۳۶۰ در همین میدان فردوسی تهران به جمعیت ۵۰۰ هزار نفره مردم با تیربار شلیک نکرد؟ پس تا اونجاییکه به ماهیت رژیم بر می‌گرده اگه دستش برسه همه رو قتل عام می‌کنه اما چرا الان به این شیوه رو آورده چون از عواقب سرکوب عریان وحشت داره، هم به دلیل داخلی و هم بین‌المللی دنیا روی سرش خراب می‌شه، ببینید! دو مقام ارشد آمریکا، تو سایت رسمی کاخ سفید روز ۱۲ژانویه نوشته میگه: «مقامات ارشد دولت آمریکا، مواضع اعلامیه سرفصلی رئیس‌جمهور ایالات متحده و تحریم‌های جدید اعمال‌شده علیه رژیم آخوندی را تشریح کردند.... این لیست‌گذاریها به رأس رژیم می‌رسد و پیام بسیار قدرتمندی را می‌فرستد مبنی بر این‌که ایالات متحده استمرار نقض حقوق شهروندان (ایرانی) را تحمل نخواهد کرد.» به این دلیله که رژیم به این روش رو آورده اما اینکه گفتین جلوی قیام رو بگیره البته آرزوی این کار رو داره اما این یک تصور باطله خودشون هم این رو به هم گوشزد می‌کنن مثلا روزنامه اعتماد روز ۲۱دی‌ماه به نقل از سعید حجاریان یکی از بنیانگذاران وزارت اطلاعاته نوشته: «سعید حجاریان به دولت روحانی توصیه کرده که با پشت‌سرگذاشتن اتفاقات اخیر با توجه به وضعیت کنونی کشور باید خودش را برای موج‌های اعتراضی بعدی، آمده کنه» بنابراین برای خودشونم این روشنه که توفانی در راه هستش.

پرسش:
آیا رژیم نمی‌داند که با کشتن جوانان در قیام اخیر انگیزه بیشتری برای مبارزه با رژیم ایجاد می‌کند؟

مسعود امیرپناهی: 
 چرا این رو خوب می‌دونن اما چاره‌ای نداره از یک طرف نمی‌تونه سرکوب نکنه چون اگه نکنن سرنگون می‌شوند و این رو همه در قيام اخير به چشم دیدن که مردم چه نفرتی از اونا دارن .... و اگه سرکوب بکنه بر خلاف قیام ۸۸ که سیاست مماشات قالب بود و دنیا چشمش رو بر روی سرکوب عریان بست در این قیام عکس اونه یعنی الان دولت آمریکا و کنگره و سنای این کشور به شدت رژیم را به دلیل نقض حقوق بشر و جنایت هایش زیر حسابرسی و ضرب برده اند. الان با شرایط جدید هزینه بسیار سنگینی باید بده بنابراین رژیم به رغم اینکه می‌دونه قیمت سنگینی داره اما هر شهید خودش منشاء انگیزه دیگران و به یک کانون شورشی تبدیل می‌شه.

پرسش:
الان رژیم مدعی است که قیام متوقف شده، آیا امکان تظاهرات و هرگونه اعتراض و تجمعی به دلیل سرکوب دیگه نیست؟
مسعود امیرپناهی: 
به دو دلیل این حرف مطلقا واقعی نیست! مگر قیام کنندگان به خواست خودشان رسیده اند که قیام متوقف شود!!! اولا اینکه مردم به خواستشون نرسیدن و هیچ یک از مطالبات مردم پاسخ نگرفته اگرچه تظاهرات به شکل اولیه‌اش الان کم شده اما تا زمانی که مردم به مطالباتشون نرسن اسم این توقف آرامش قبل از توفانه و از قضا بسا شدیدتر و سازمانیافته تره... مطالبه اصلی مردم هم همانطور که در شعارهای قیام شاهد بودیم سرنگونی تمامیت رژیمه، یعنی تضاد به عمق رفته به عبارت دقیقتر بساط جناح بازیهای رژیم که می‌تونست عده‌ای رو فریب بده با خودش ببره و در جبهه مردم شقه ایجاد کنه تمام شد و خط بطلان روی اون کشیده شد. مردم گفتند: «اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا»
ثانیا: الان سیاست مماشاتی در کار نیست که بخواد رژیم رو از بحران در بیاره برعکس سال ۸۸ که اوباما در اوج قیام اعلام کرد که من دخالتی نمی‌کنم بر عکس دولت جدید آمریکا به یمن جان فشانی ها و رنج و خون مردم ایران و روشنگری‌های مقاومت ایران در شناسوندن واقعیت جامعه ایران تونست بر روی تغییر سیاست آمریکا تأثیر به سزایی داشته باشه، به‌خصوص اینکه این تغییر سیاست با قیام اخیر مردم مهر تأیید خورد و بازگشت ناپذیر
مسعود امیرپناهی: 
 بلافاصله پس از اینکه ترامپ، لاریجانی جنایتکار رو در لیست تحریم برد سریالی از عقب نشینی را اگر چه در حرف، شاهد بودیم مثلا انکار دستگیری قیام‌کنندگان توسط قضاییه که یکشنبه دو روز پیش ستاد موسوم به حقوق‌بشر قضاییه بالکل منکر دستگیری تظاهر کنندگان شد.‌ ببینید چی می‌گه «تأکید می‌گردد طی حوادث اخیر به هیچ عنوان افراد به‌خاطر انجام اعتراضهای مسالمت‌آمیز و یا صِرف بیان عقیده بازداشت نشده‌اند و نیروهای انتظامی... نهایت خویشتنداری و تسامح را از خویش به نمایش گذاشتند که این امر مورد تشویق مردم نیز قرار گرفت.» یا مثلا پاسدار باقری می‌گه «ما در ناآرامیهای اخیر حداکثر تحمل را در این ماجرا داشتیم و هیچ اتفاقی از این جهت نداشتیم و کشته‌هایی که اتفاق افتاده عمدتاً مشکوک است و عمدتاً با تیراندازیهای از پشت سر و از مناطق نامشخص اتفاق افتاده ....» چی شده مگه اینا همونایی نیستن که خط و نشون می کشیدن و تیغ و تبر نشون میدادن، حالا چی شده که حتی در حرف جرأت عرض اندام ندارن جز اینکه تحت تاثیر فشارهای بین المللی وحشت کرده اند و اینا اینطوری می‌ندازن گردن تظاهر کنندگان.
صرف عقب‌نشینی در حرف نشانه‌ی ترس و ضعفه پس ببینید! رژیم فشار پذیره و تداوم این فشارها در زمینه حقوق بشر رژیم رو مجبور به عقب نشینی می‌کنه.

پرسش:
فشارهای بین المللی و تحریم ها چه تاثیری بر روی رژیم و سرکوب آن می‌گذارد؟
مسعود امیرپناهی: 
 رژیم یک گرگ کاغذیه! تلاش می‌کنه نشون بده که قدرت داره و فشار پذیر نیست. در مقابل اما آمریکا اهرمهای بسیار پر قدرتی داره که می‌تونه در زمینه حقوق بشر هم بهش اعمال فشار کنه. رژیم در شکاف سه دهه گذشته نونشو خورده، لابیهای خودشو داشته، همین قیام اخیر بسیاری از همون سیاستمداران مماشاتچی رو از خواب غفلت بیدار کرد، که اومدن از خودشون انتقاد کردن که در مورد وضعیت داخل ایران اشتباه فکر می‌کردن. خلاصه کنیم تصادفی نیست که آمریکا با اصرار وضعیت حقوق بشر رژیم رو به شورای امنیت ملل متحد می‌بره کاری که تا کنون سابقه نداشته این نتیجه تمرکز مقاومت ایران روی موضوع حقوق بشر در ایران بوده. بنابراین رژیم فشار پذیره و تداوم این فشارها در زمینه حقوق بشر رژیم رو مجبور به عقب نشینی می‌کنه.

در همین زمینه:


تلگرام کنفرانس زنده ایران آزاد
تویتر ایران آزادی
https://twitter.com/iranazadi1395
پيچ فیس بوك ایران آزادی
https://www.facebook.com/IranAzadie/

نظرات

ارسال یک نظر

پربیننده ترین

سخن روز: خامنه‌ای و روحانی؛ یأس و درماندگی به‌زبان معکوس

تصویر
روز یکشنبه  حسن روحانی  همراه با اعضای دولت خود سر قبر خمینی سخنرانی کرد و روز دوشنبه  علی خامنه‌ای  در دیدار با گروهی از طلاب و آخوندهای حوزه سخن گفت. این هر دو، در این دو سخنرانی، نسبت به‌ آینده ابراز امیدواری کردند. روحانی درباره مسائل اقتصادی اجتماعی صحبت کرد و گفت: «ما امروز امیدوارتر از 4سال گذشته، خود را برای حل مشکلات کشور آماده و با اندوختة تجربه و امید بیشتر و اراده‌یی مستحکمتر برای انجام مطالبات مردم مهیا کرده‌ایم». خامنه‌ای نیز ضمن ابراز خرسندی از دیدار با طلاب جوان، آنها را «نهالهای قدکشیده بوستان امامت و ولایت» نامید و گفت: «امروز بشریت به‌ویژه نسلهای جوان به‌شدت نیازمند حرفهای نو هستند و اسلام حرفهای نو و جذابی در زمینه انسان، جامعه و سیاست دارد که اگر به‌گوش جهانیان رسانده شود، قطعاً پذیرنده بسیاری خواهد داشت». با اندکی دقت در سایر حرفهای هم خامنه‌ای و هم روحانی، آثار وحشت از بحرانهایی که رژیم را فراگرفته و به‌خصوص ناامیدی عمیق از آینده را می‌توان مشاهده کرد. روحانی هراس خود از آینده و از مطالبات مردم را این‌گونه بروز داد: «آنچه اهمیت دارد این است که امید مردم به ‌آ
بیشتر بخوانيد

قتل‌عام ۶۷ ـ فراتر از شقاوت ـ شماره ۳۰

تصویر
می‌دانیم که یکی از روشهای جنایت‌کارانه خمینی و مزودرانش برای درهم‌شکستن دختران مجاهد و مبارز تهدید جنسی و اعمال روشهای غیراخلاقی در بازجویی بود و با فتوای خمینی (تجاوز دختران باکره قبل از اعدام) همین رذالت، عام و در سایر زندانها و شهرستانها هم اجرا شد. در گزارش دوستی با عنوان «راز سر به مهر مینا» با گوشه‌یی از جنایت پاسداران ـ نه در زندان اوین و عادل‌آباد و وکیل آباد و زندانهای بزرگ، که در گلوگاه ـ آشنا می‌شیم و می‌بینیم که چطور با شکنجه و بی‌حرمتی به دخترک معصوم مینا عسگری، پدر بی‌گناهش هم زجرکش کردن. کاری که از هیچ شیطان و هیولا و داعشی برنمیاد. این دوست در  قسمتی از گزارشش  نوشته:  «... بی‌تاب به دهان آقای عسگری چشم دوخته بودم: بگو که خواب بودی... بگو که دیدی مینایت از پشت میله‌ها دارد به تو دست تکان می‌دهد. بگو که مینایت تلاونگت می‌شود... . پیر مرد گفت: مینای من... دراز کشیده بود روی زمین. خون سینه‌اش خشک شده بود و شتک زده بود روی صورتش...  آقای عسکری با دو دست صورتش را پوشاند. تکانهای کتفش مرا هراسان کرده بود!  - نمی‌دانم بعد از آن چه کردم. کتم را در آوردم و مینای نازنینم را پو
بیشتر بخوانيد