خروج آمریکا از برجام و از یاد نبردن دو جبههی اصلی(ازسایت ایران آزادی)
خروج آمریکا از برجام هرچند برای نظام بسیار گران آمده، اما آنچه بیشتر برای خامنهای نگران کننده است خطر سرنگونیست. پایان یافتن سیاست مماشات برای خامنهای به معنی از دست دادن پشتیبانیهای بینالمللی از نظام او در برابر مردم ایران است.
خودکشی از ترس مرگ؟!
بهدنبال خروج آمریکا از برجام گروهی از اعضای «مجلس» در پشت تریبون سخنرانی حاضر شدند و درحالی که شعار «مرگ بر آمریکا» میدادند، پرچم آن کشور و نسخهای از برجام را به آتش کشیدند.
مشابه این صحنه از ۴۰ سال پیش در ایران دیده شده است با این تفاوت که اینبار کسانی که شعار میدادند و پرچم آتش میزدند چهل سال پیرتر شدهاند؛ صدایش به سختی از گلو خارج میشد و کهولت سن و احتمالا فرسودگی عقیدتی رمقی برای آنها باقی نگذاشته بود که مثل آن سالهای دور و به همان میزان مهاجم باشند.
صبح همان روز چهارشنبه خامنهای در یک سخنرانی با کمی فحاشی به ترامپ سعی کرد تعادل را به درون نظام نامتعادلش برگرداند. اما نکته مهم حرفهای او، در این بود که از درون مواضع رئیس جمهور آمریکا پیام سرنگونی نظام ولایت فقیه را دریافت کرده بود؛ امری که تنها خامنهای را نشانه نگرفته است و تمامیت نظام را جارو خواهد کرد. پس ضروری بودکه خامنهای تصریح کند که «دشمنی مستمر، عمیق و براندازانهی آمریکاییها، دشمنی با اینجانب یا دیگر مسئولان کشور نیست بلکه خصومت با مجموعهی نظام اسلامی و ملتی است که این نظام را انتخاب کرده و در راه آن حرکت میکند.»
خامنهای برای آنکه شکافهای درون نظامش را ببندد که مبادا خیال کنند با کوتاه آمدن بر سر موضوع موشکی ماجرا به پایان خواهد رسید به آنها یادآور شد: «اگر فردا اعلام کنید که دیگر موشک تولید نمیکنیم یا بُرد آنها را محدود میکنیم» «حتماً یک بهانه و قضیهی دیگر را مطرح میکنند چرا که دعوای آنها با ما بنیادی است و آمریکا با اصل جمهوری اسلامی مخالف است.» [سایت خامنهای ۱۹ اردیبشهت ۹۷]
شب قبل از آن یعنی بلافاصله پس از پایان سخنرانی ترامپ و اعلام خروج آمریکا از برجام، روحانی در گفتار مستقیم تلویزیونی به واکنش پرداخته بود. آنچه نظر هر بیننده را در گفتار رئیس جمهور ولایت فقیه جلب میکرد؛ ضعف و تزلزل بارز در اتخاذ مواضع بود.
روحانی بیآنکه پاسخ صریحی بدهد اعلام کرد: «از این لحظه توافق هستهای بین ایران و پنج کشور است» «در این شرایط ما باید منتظر باشیم که پنج کشور بزرگ جهانی چگونه عمل خواهند کرد.»؛ [ایلنا ۱۸ اردیبهشت ۹۷] اشارهی او به آلمان، فرانسه، انگلستان، چین و روسیه بود.
جواد یارجانی، مدیرکل پیشین امور اوپک در وزرات نفت که دستبستگی روحانی و خامنهای را در موضعگیری نداشت، پس از خروج ترامپ از برجام در یادداشتی نوشت: «ما نباید از ترس مرگ، خودکشی کنیم.»
او که انتخاب کرده بود مواضع مورد نیاز نظام را صریحتر بگوید، برای برون رفت از شرایط فعلی خواستار نزدیکی بیشتر به چین، هند، روسیه، کشورهای کوچک اروپایی و شرکتهای اروپایی شد و گفت: «باید در نظر داشته باشیم که همکاری با ایران برای شرکتهای نفتی و گازی دنیا ساده نیست و در شرایط طبیعی رخ نمیدهد. در واقع همکاری با ایران هزینه دارد و این ما هستیم که باید شرایط سرمایهگذاری برای شرکتهای نفتی را تسهیل کنیم. نباید انتظار داشته باشیم قراردادهایی منعقد کنیم که مانند و در سطح قراردادهایی باشد که دیگر کشورهای نفتی در شرایط عادی و طبیعی منعقد میکنند.» [دنیای اقتصاد ۲۰ اردیبهشت ۹۷]
کنفرانس مقاومت ایران درباره فعالیتهای موشکی نظام
در همین حال در آنسوی جهان یعنی در فاصلهی کمی از محلی که رئیس جمهور آمریکا، خروج کشورش از برجام را اعلام میکرد، نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران کنفرانسی برگزار میکرد.
در این کنفرانس کتاب «ساختار موشک بالستیک ایران، گامی در مسیر ساخت موشکهای با قابلیت حمل کلاهک هستهای» معرفی شد و سخنرانان حاضر که از جمله برجستهترین مقامات بینالمللی در امور اتمی و تسلیحاتی بودند بر پیوند برنامه موشکی نظام ایران با برنامه اتمیاش دست گذاشتند و تاکید کردند در حالی که صدور تروریسم و سرکوب مردم ایران، اجزای جدا نشدنی نظام ولایت فقیه است نمیتوان از این رژیم انتظار تغییر رفتار داشت.
سفیر جوزف دی ترانی مدیر پیشین «مرکز ملی منع گسترش تسلیحات اتمی» گفت: «برنامه موشکی از جمله موشکهای شهاب ۱، ۲ و ۳همه بخشی از یک برنامه اتمی هستند.»
براساس آنچه علیرضا جعفرزاد معاون نمایندگی مقاومت ایران در آمریکا به نشریه سان انگلستان گفت: «برنامه موشکی رژیم ایران با «کمک مستقیم» کره شمالی توسعه یافته است». دیلی استار انگلستان نیز که به نسخهای از کتاب نوشته شده توسط شورای ملی مقاومت ایران دست یافته بود، نوشت: «تبعیدیان ایران این گزارش را در واشینگتن بهدنبال خروج پرزیدنت ترامپ از برجام افشا کردند.»
به نوشتهی دیلی استار، کارشناسان شورای ملی مقاومت اعلام کردند: «رژیم ایران دانشمندان کره شمالی را بهعنوان عاملی کلیدی در پیشبرد(برنامه) موشکی خود بهطور مخفیانه به ایران آورده بود.
مقامات ارشد رژیم ایران از جمله حسن روحانی و محسن رضایی از کره شمالی برای بحث پیرامون موشکها بازدید کرده بودند.
کارشناسان کره شمالی در « مهمانخانههایی» در شرق تهران مخفیانه اقامت میکنند. جاسوسان و سربازان بهدقت از افراد کره شمالی در یک ساختمان ۸طبقه مخفی نزدیک گروه صنعتی همت در خوجیر حفاظت میکنند.»
در پایان این کنفرانس مطبوعاتی، علیرضا جعفرزاده گفت: «در کازرون مردم شعار میدادند: «دشمن ما همین جا است، اما میگن آمریکاست». واقعیت صحنه این است که مردم ایران علیه این رژیم بهپاخاستهاند. هیچ نیازی به دخالت خارجی و حمله نظامی نیست. مردم ایران در صحنه هستند. جامعه جهانی فقط باید این واقعیت را ببیند و آن را بهرسمیت بشناسد.» [مجاهدین ۲۰ اردیبهشت ۹۷]
کسانی که در جریان سابقه رو آمدن پروندهی اتمی نظام ولایت فقیه هستند؛ بر نقش یگانهی سازمان مجاهدین خلق ایران تاکید میکنند. افشاگریهای مجاهدین درباره پروژهی دستیابی نظام به بمب اتمی به ۲۷ خرداد سال ۱۳۷۰ باز میگردد؛ اما آنچه پروندهی اتمی نظام را تا نقطه اکنونیاش به جریان انداخت، افشاگری بزرگ و بسیار مهم دفتر نمایندگی مقاومت ایران در واشینگتن در ۲۳ مرداد سال ۸۱ بود؛ کنفرانسی که طی آن سایت اتمی نطنز و پروژه آب سنگین در اراک افشا شد و از این طریق پروژه اتمی نظام ولایت فقیه و تمامیت آن وارد وضعیتی شد که تا همین امروز روابط بینالمللی و نزاعهای درونی نظام را تحت تأثیر تعیین کنندهی خودش قرار داده است.
افشای پروژه اتمی نظام ولایت فقیه در کنار پروژه موشکی آن و صدور تروریسمش به کشورهای منطقه و جهان بخشی از سیاست اعلام شدهی شورای ملی مقاومت ایران برای به زیر کشیدن نظام ولایت فقیه و جایگزینی آن با یک جمهوری سکولار مبتنی بر حق حاکمیت ملت میباشد.
در روزگاری که سیاست مسلط جهانی مماشات و همکاری با نظام ایران بود، سیاست مجاهدین افشای طرحهایی از رژیم بود که مقدمات فرو بردن ایران و منطقه را در جنگهای بزرگتر -توسط این نظام- فراهم میکرد. اکنون جامعه جهانی به تدریج به سمت این ضرورت نزدیک میشود که برای مهار نظام ایران باید آنرا در پهنههای اتمی، موشکی، تروریسم و حقوق بشر مهار کرد و البته مقاومت ایران بر این باور است که نظام ولایت فقیه بدون این چهار مؤلفه دیگر وجود نخواهد داشت.
مواضع مجاهدین
پیش از اعلام خروج آمریکا از برجام توسط ترامپ، مریم رجوی در ۱۵ اردیبهشت ۹۷ طی پیامی به کنوانسیون جوامع ایرانی-آمریکایی در واشینگتن از جمله بر این موارد تأکید کرده بود:
«۱.امروز رهبران دولتهای غرب، بر کمبودهای اساسی یا ناکارآمدی توافق اتمی دست گذاشتهاند. بدین ترتیب حقانیت مواضع مقاومت ایران به اثبات رسیده است. ساعتهايی پس از امضای برجام در ۲۳تیر ۱۳۹۴از جانب مقاومت ایران اعلام کردم که در این توافق «امتیازهای ناموجهی به رژیم آخوندها داده شده است». تأکید کردم که «ضرورت خلع ید از رژیم در سراسر خاورمیانه» باید «بهعنوان یک اصل بنیادین در هر گونه توافقی وارد شود».
در مورد پولهایی که بابت همین توافق به جیب رژیم ریخته شد، اعلام کردم که این پولها «باید تحت کنترل شدید سازمان ملل صرف حقوق پرداخت نشده کارگران و معلمان و پرستاران و تأمین غذا و دارو برای توده مردم شود در غيراینصورت خامنهای پولها را به سوریه و یمن و لبنان سرازیر میکند». و سرانجام این حقیقت را گفتم که: «توافقی که حقوقبشر مردم ایران را نادیده بگیرد، تنها مشوق سرکوب و اعدامهای بیوقفه از جانب این رژیم و لگدمال کردن حقوق مردم ایران است».
۲.تجربه سهسال گذشته اثبات کرد که آخوندها امتیازهای برجام را برای سرکوب مردم ایران و کشتار ملت سوریه بهکار گرفتند. بر این اساس ما قویاً خواستار آنیم که دولتهای غرب سیاستی در پیش بگیرند که تمام ساختار برنامه اتمی رژیم را از میان ببرد و با بازرسیهای بیقید و شرط دست آخوندها را از هر گونه فعالیت، آزمایش و تحقیقی در این زمینه از جمله غنیسازی اورانیوم برای همیشه کوتاه کند.
۳.جمع کردن بساط برنامه اتمی رژیم در کنار برچیدن برنامه موشکی آن، اخراج سپاه پاسداران از کشورهای منطقه و واداشتن این رژیم به توقف شکنجه و اعدام یک کل یکپارچه است. دولتهای غرب نباید از هیچ بخشی از آن صرفنظر کنند.» [مجاهدین ۱۵ اردیبهشت ۹۷]
پس از سخنرانی ترامپ و اعلام خروج این کشور از برجام، شورای ملی مقاومت ایران با انتشار اطلاعیهای به تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۹۷ به نقل از مریم رجوی از جمله نوشت:
۱.«خلاصی از خطر اتمی و تروریسم این رژیم در خلاصی از تمامیت آن است. رژیم ولایت فقیه بدون تروریسم و سرکوب و تسلیحات کشتار جمعی وجود ندارد.»
۲.«هر گونه سرمایهگذاری بر روی این رژیم در آینده نیز مانند گذشته نافرجام و محکوم به شکست است» و «قرار گرفتن در کنار آخوندهای خونآشام» «فاشیسم دینی را در جنگافروزی و صدور بنیادگرایی و تروریسم جریتر میکند.»
۳.«همچنان که قیام سراسری دیماه گذشته نشان داد، خواست عموم مردم ایران آزادی از ستم و استبداد دینی است.»
۴.«پایان دیکتاتوری و فاشیسم دینی در ایران» «تنها راه پایان دادن به جنگ و بحران در منطقه و جلوگیری از یک جنگ بزرگتر است.»
۵.«شورای امنیت مللمتحد باید پرونده سردمداران رژیم ایران را بهخاطر تروریسم و نقض حقوقبشر و جنایتهای بیشمار آنها علیه مردم ایران بهویژه قتلعام زندانیان سیاسی باز بگشاید و به دادگاه بینالمللی ارجاع دهد.» [مجاهدین ۱۹ اردیبهشت ۹۷]
ریشههای سرنگونی
آنچه همواره باید مورد تأکید و دقت قرار بگیرد، اصالت و مبنی بودن مقابلهی مردم ایران با نظام ولایت فقیه است؛ نبردی نفسگیر و در اغلب موارد نابرابر که در ۴۰ سال گذشته به اشکال گوناگون به پیش رفته است.
این نبرد در شرایطی آغاز و ادامه یافت که هیچکس در جهان در فکر حسابرسی از نظام ولایت فقیه نبود و در شرایط سکوت بینالمللی دهها هزار نفر از مخالفان سیاسی در ایران قتلعام شدند.
در چنین شرایطی بود که قدرتهای غربی به نیابت از این نظام، مقاومت ایران را مورد بمباران و محاصره و دستگیری قرار دادند؛ امری بسیار عجیب و شگفتانگیز در تاریخ معاصر جهان؛ چرا که یک اپوزیسیون دموکراتیک فاشیسم مذهبی حاکم توسط دولتهایی که دارای نظامهای مبتنی بر انتخابات هستند سرکوب میشد.
اما به هر رو مبارزهی مردم ایران ادامه یافت و کار را برای نظام ولایت فقیه به نقطهی کنونی رسانده است. اکنون به یقین شرایط بینالمللی بر اثر کوششهای اپوزیسیون نظام ایران بسیار تغییر کرده است اما از یاد نباید برد که این روند در استمرار مبارزهای است که در متن شهرها و مناطق دور افتادهی ایران ادامه دارد؛ آنچه شعاعی اندک از خود را در قیام دی ۹۶ بارز کرد؛ جایی که خامنهای به ناچار بر نقش محوری مجاهدین در آن تأکید کرد. [روایت یک شکست نظام؛ سخنرانی خامنهای دربارهی قیام ایران]
در اعلام خروج آمریکا از برجام، که توسط رئیس جمهور این کشور اعلام شد، خامنهای به این دلیل نشانههای سرنگونی نظامش را میبیند که حضور مجاهدین را در آن احساس میکند. او محاصرهی بینالمللی نظامش را اثر سیاست بینالمللی مجاهدین میداند و یقین دارد که مجاهدین از سرنگون کردن او و نظامش دست برنخواهند داشت.
در همین زمینه:
نظرات