خامنه‌ای در نمایشگاه کتاب نگاهش به کارگران حمل بار نیفتاد

خامنه‌ای در نمایشگاه کتاب نگاهش به کارگران حمل بار نیفتاد؛ آنها انسان‌های فراموش شده‌ای هستند که برای لقمه‌ای نان باید همه‌ی روز را در مصلی به حمل بار بگذرانند.
خامنه‌ای و یاران در نمایشگاه
صبح جمعه ۲۱ اردیبشهت ۹۷ خامنه‌ای برای بازدید از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران راهی مصلی شد. او در پایان بازدید «کتاب و کتابخوانی را یکی از ضرورت‌های زندگی آحاد مردم بویژه جوانان دانست» و افزود: «بهترین کتابها، کتابی است که انسان را به سمت خداوند و ارزشهای والا و انقلابی هدایت کند». [ایلنا ۲۱ اردیبهشت ۹۷]
پیش از او نیز سایر یارانش از جمله علی‌اکبر ولایتی و ابراهیم رئیسی برای بازدید به نمایشگاه رفته بودند؛ لابد با این هدف که نشان دهند، کتاب و فرهنگ در نظام ولایت فقیه از اهمیت بسیاری برخوردار است!
اما این همه‌ی داستان نبود. در کنار زرق و برق نمایشگاه بین‌‌المللی کتاب تهران و بازید مسئولین نظام از آن، کسانی بودند که برای لقمه‌ای نان از این سو به آن سوی نمایشگاه می‌دویدند. کسانی که احتمالا هرگز فرصت و فراغتی نخواهند یافت تا به کتاب خواندن اختصاص دهند.
کارگران حمل‌بار
داستان؛ داستان کارگران حمل بار در نمایشگاه بین‌الملی کتاب تهران است. ۱۰۰ چرخ به این کارگران اختصاص داده شده که کرایه روزانه چرخ‌ها ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان است. هر کارگر موفق می‌شود ۱۰ تا ۱۲ دور بار کتاب جابه‌جا کند و درآمد یک کارگر دستکم۴۰ تا ۵۰ هزار تومان و حداکثر ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان در روز است. اگر یک کارگر خوش‌شانس باشد ممکن است در پایان روز پس از کسر کرایه ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان درآمد داشته باشد.
نمایشگاه کتاب تهران از ۱۲ تا ۲۲ اردیبهشت برگزار می‌شود؛ اگر روزهای آماده‌سازی و روزهای جمع‌آوری نمایشگاه در نظر نگیریم دستکم ۱۱ روز کاری برای کارگران حمل بار وجود دارد. اگر آنها هر روز بهترین وضعیت کاری را داشته باشند در پایان ۱۱ روز درآمد آنها ۵۵۰ هزارتومان خواهد بود.
اگر در عالم فرض آنها همین موقعیت کاری و درآمدی را به مدت ۳۱ روز یعنی در تمام طول ماه اردیبهشت در اختیار داشتند درآمدشان معادل یک میلیون و ۵۵۰ هزار تومان می‌شد؛ یعنی بیش از ۴۰۰ هزارتومان بیشتر از حداقل حقوق مصوب برای کارگران در سال ۹۷ [حداقل دستمزد کارگران برای سال ۹۷؛ فقر فزاینده‌ی کارگران و اعتراضات شتابنده] اما واقعیت آن است که این شغل و درآمد تنها برای چند روز است و با پایان نمایشگاه کتاب پایان می‌یابد.
از سوی دیگر این کارگران فاقد بیمه می‌باشند و کاری را که به آن اشتغال دارند، شغلی فرساینده محسوب می‌شود. با این همه اگر درآمد آنها در تمام طول ماه هم امتداد پیدا می‌کرد باز براساس معیارهای سال ۹۶ برایشان یک‌چهارم خط فقر مطلق محسوب می‌شد [چند میلیون ایرانی گرسنه هستند؟؛ تصویری از فقر در ایران] و از پس پرداخت خرج خانواده‌شان برنمی‌آمدند. هرچند این روزها با صعود شتابان دلار و حرکت آن در مرزهای ۷۰۰۰ تومان، ریال دریافتی این کارگران، ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود.
اما این تنها دشواری کارگران نیست؛ مشتریان آنها نیز که از حال و روز خوش اقتصادی برخوردار نیستند، بر سر قیمت‌های پرداختی به این کارگران چانه می‌زنند تا هرچه ارزانتر برایشان تمام شود. در حالی که قیمت هر دور بار ۱۰ هزارتومان است گاه قیمت‌ها تا ۴ هزارتومان هم نزول می‌کند و اگر توافقی بین دوطرف برای بیش از ۱۰ هزار تومان صورت گرفته باشد در بسیاری موارد با ممانعت مشتری از پرداخت کامل دستمزد مواجه می‌شود.
کارگری که برای حمل بار در زیر باران ۱۵ هزار تومان با مشتری توافق کرده بود حال پس از پایان کار معترض او بود که پول را نمی‌دهد. [ایلنا ۲۱ اردیبهشت ۹۷]
نگاه خامنه‌ای 
خبر بازدید خامنه‌ای از نمایشگاه بین‌المللی کتاب در رسانه‌ها منعکس می‌شود. او در حالی که کتاب‌ها را در جلوی خبرنگاران ورق می‌زند توصیه به کتاب خواندن می‌کند تا شاید به عنوان فردی اهل فرهنگ به نظر آید؛ اما رهبر «مستضعفان جهان» حتی نیم نگاهی هم به کارگرانی که برای لقمه‌ای نان از این سو به آن سوی مصلی می‌دوند نمی‌اندازد.
در اندیشه‌ی خامنه‌ای کارگر، مقوله‌ای برای بهره‌کشی‌ست و هدف مهار او برای پیوستنش به انقلاب است آنچنان که خود او بیش از یک‌ماه پس از قیام دی ۹۶ در ۱۶ بهمن گفت: «ضدّانقلابِ کشور از اوّل چشمش به کارگرها بود بلکه بتواند جامعه‌ی کارگری را به‌نحوی علیه جمهوری اسلامی تحریک کند». [تلاش برای امحاء تدریجی طبقه کارگر ایران؛ انقلاب به‌مثابه راه برون رفت]
در نتیجه اگر او بر حسب تصادف متوجه حضور چنین کارگرانی در محیط مصلی نیز شده باشد با خود اندیشیده است که چگونه می‌توان آنها را در مخمصه‌ی تنگناها گرفتارتر نگه‌داشت و در زیر چرخ‌دنده‌های قدرت له کرد.
در همین زمینه:

نظرات

پربیننده ترین

سرکوب و ادامه اعتراضات در هفته دوم مرداد

سخن روز: خامنه‌ای و روحانی؛ یأس و درماندگی به‌زبان معکوس